جواد حیران نیا در خبرگزاری مهر نوشت: آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی روز پنجشنبه اول فروردین در سخنرانی خود در صحن امام خمینی (ره) حرم رضوی (ع) فرمودند: غربی‌ها اعلام کردند که برای عربستان، تاسیسات هسته‌ای و کارخانه تولید موشک می‌سازند. اگر بسازند هم بنده شخصاً ناراحت نمی‌شوم، چون می دانم که اینها انشاالله در دوران نه چندان دوری به دست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد.

سخنان ایشان بازتاب‌های گسترده‌ای در میان رسانه‌های بین المللی داشت. نکته حائز اهمیت سخنرانی ایشان آینده‌ای بود که برای تاسیسات هسته‌ای و موشکی عربستان ترسیم کردند. از قضا یکی از نگرانی‌های برخی اندیشکده های غربی از برنامه هسته‌ای و موشکی عربستان این است که روزی این تاسیسات به دست گروههای بیفتد که منافع آل سعود و کشورهای غربی را با خطر مواجه سازند.

در ادامه مروری خواهیم داشت به برنامه موشکی و هسته‌ای عربستان سعودی که با کمک‌های آمریکا و چین و سایر کشورها در حال گسترش است.

گذار از خرید موشک به تولید موشک از سوی ریاض

اخیراً روزنامه واشنگتن‌پُست در گزارشی از اقدام عربستان سعودی در ساخت کارخانه تولید موشک‌های بالستیک در این کشور پرده برداشت.

بر اساس اعلام این روزنامه این اولین کارخانه ساخت موشک‌های بالستیک در عربستان به شمار آمده و لذا بخشی از جاه طلبی‌های نظامی و هسته‌ای روبه افزایش محمد بن سلمان ولیعهد سعودی است.

بر اساس گزارش واشنگتن پست این کارخانه در صورت عملیاتی شدن توان تولید موشک‌های بالستیک را به سعودی‌ها می‌دهد. کارخانه مذکور در یک پایگاه موشکی در منطقه «الوطح» (al-Watah) واقع در جنوب غربی ریاض واقع شده است.

«جفری لوئیز»، یک کارشناس تجهیزات نظامی در موسسه میدلبری و تیمش نیز عکس‌هایی یافتند که احتمال اینکه عربستان سعودی در حال ساخت موشک قاره پیما و تجهیزات نظامی هسته‌ای باشد را بالا می‌برد. او می‌گوید ممکن است آنها ممکن است تمایل و توانایی آنها را دست کم گرفته باشیم.

این کارخانه موشکی در حالی از سوی عربستان ساخته شده است که ریاض پیش از این موشک از کشورهای دیگر می خرید.

پیشینه برنامه موشکی عربستان

پیشینه برنامه موشکی عربستان به دهه ۱۹۸۰ میلادی باز می‌گردد. در این زمان «شاهزاده خالد بن سلطان» فرمانده نیروی هوایی برای خرید موشک‌های DF-3 (Dong Feng 3) به کشور چین سفر کرد. این موشک‌ها، موشک‌هایی با برد متوسط بودند که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای را نیز دارا بودند. اما سوخت آنها مایع بود و قابل جابجایی نبود. در واقع این موشک‌ها توانایی محدودی داشت.

یکی از دلایلی که باعث شد عربستان در خلال جنگ ایران و عراق به دنبال خرید موشک برود تهدید موشکی صدام حسین از یک سو و داشتن دست بالا در موازنه استراتژیک مقابل ایران انقلابی و شیعی از سوی دیگر بود. بعد از پایان جنگ در سال ۱۹۸۸ نیز عراق تحت کنترل صدام به کویت حمله کرد و عربستان بیم حمله موشکی عراق را داشت.

در سال ۱۹۹۹ میلادی نیز شاهزاده سلطان در قامت وزیر دفاع عربستان به آزمایشگاهی در پاکستان سفر کرد که در آن عبدالقدیر خان پدر بمب هسته‌ای پاکستان کار غنی سازی اورانیوم و کپی کردن موشک Nodong کره شمالی را انجام داده بود.

یکی از دلایلی که عربستان خرید موشکی خود از چین را حتی از آمریکایی‌ها مخفی نگه داشت این بود که می‌خواست برنامه موشکی خود را پیش ببرد و آمریکا را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد تا مخالفت‌های احتمالی واشنگتن مانع از دستیابی این کشور به توان موشکی نشود.

البته زمانی که سعودی‌ها موشک‌های نوع DF-21 را از چین خریداری کردند مقامات اطلاعاتی امریکا سکوت اختیار کردند. یکی از دلایل سکوت مقامات اطلاعاتی این بود که سازمان سیا محموله آنها را چک کرده بود و از اینکه آنها قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای ندارند مطمئن شده بود.

ریاض در سال ۲۰۰۷ موشک‌های DF-21 از چین خریداری کرده بود. بعدها اعلام شد سازمان سیا در جریان این خرید بوده و با مجوز آنها این خرید صورت گرفته است. در واقع این خرید با مجوز دولت جورج بوش پسر صورت گرفته بود.

یکی از دلایل درز این خبر نیز نگرانی عربستان از برنامه موشکی ایران بود. بر همین اساس بود که ریاض اعلام کرد دو نوع موشک میان برد DF-21 را از چین خریداری کرده است.

خرید موشکی عربستان از چین در حالی با موافقت واشنگتن صورت گرفت که در دهه ۱۹۸۰ میلادی خریدهای موشکی عربستان از چین مخفیانه و بدون اطلاع آمریکا بود. در آن دهه عربستان موشک‌های نوع DF-3 را از چین خریداری کرده بود.

خریدهای موشکی عربستان و به ویژه اینکه نوعی از موشک‌ها را در اختیار گرفته که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای دارد نیت سعودی را از هر دو برنامه موشکی هسته‌ای نشان می‌دهد.

سال گذشته بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی و وزیر امور خارجه پیشین عربستان عادل الجبیر هر دو اخطار داده بودند که اگر ایران به دنبال سلاح هسته‌ای باشد عربستان سعودی هم خواهد بود.

در خصوص ارتباط میان برنامه موشکی و هسته‌ای عربستان «هینز» به «نیوزویک» گفته است که به سختی می‌توان اظهار نظر کرد که آیا عربستان سعودی با موشک‌های جدیدش ممکن است تصمیم داشته باشد برای هسته‌ای شدن آماده شود یا نه چرا که نوع موشک‌های جدیدش نامعلوم است و از طرفی به طور معمول گرایش زیادی وجود دارد که یک قدرت بزرگ جهانی موشک‌های نظامی بالستیکی داشته باشد که موضوع‌های ساده را پیچیده کند ولی اگر به داشتن سلاح هسته‌ای تمایل داشته باشد به داشتن سیستم منتقل کننده آن نیز تمایل دارد.

اهداف برنامه موشکی عربستان

یکی از اهداف برنامه موشکی عربستان ارسال این پیام به امریکا است که در صورتی که جلوی نفوذ فزاینده ایران در منطقه گرفته نشود و در خصوص موضوعات موشکی این کشور محدودیت اعمال نشود عربستان نیز آنرا تاب نخواهد آورد و برنامه موشکی خود را گسترش خواهد داد. ایران و عربستان رقبای یکدیگر در منطقه هستند و جنگ‌های نیابتی آنها در منطقه نیز در جریان است. حملات موشکی حوثی های یمنی به ریاض نیز در گسترش برنامه موشکی ریاض نقش مهمی داشته است.

یک دلیل مهم دیگر که عربستان خود به ساخت موشک روی آورده است عدم اطمینان کافی به واشنگتن است. موضوع خاشقجی و ساختار تصمیم گیری در ایالات متحده نشان داد که حتی روسای جمهوری امریکا نیز نمی‌توانند کنترل همه امور را در واشنگتن در اختیار خود داشته باشند. اگرچه ریاض متحد منطقه‌ای واشنگتن است اما رویکرد ترامپ در خصوص «فروش امنیت» به کشورهایی نظیر عربستان و اینکه بیان کرد در صورتی که امریکا نباشد این کشورها دو هفته هم دوام نمی‌آورند نوعی تهدید این کشورها بود.

همچنین عنوان شد رقابت با ایران در منطقه و داشتن دست بالا در مناسبات استراتژیک از دلایل اصلی برنامه موشکی عربستان سعودی است.

برنامه هسته‌ای عربستان

«محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی اخیراً یک رآکتور تحقیقاتی در شهر ملک عبدالعزیز رونمایی و آنرا افتتاح کرد. عربستان در نظر دارد ظرف ۲۰ تا ۲۵ سال آینده بیش از ۱۶ نیروگاه هسته‌ای احداث کند که ارزش مالی این پروژه‌ها بیش از ۸۰ میلیارد دلار است.

افتتاح اولین رآکتور تحقیقاتی در عربستان سعودی توسط «محمد بن سلمان» در شرایطی اتفاق افتاد که هنوز هیچ توافقی میان واشنگتن و ریاض درخصوص ماهیت فعالیت‌های هسته‌ای عربستان سعودی به امضا نرسیده است. لذا سعودی‌ها با افتتاح این رآکتور به واشنگتن این پیام را دادند که فارغ از هرگونه نتیجه‌ای که مذاکرات دو طرف بدان منجر شود، در اجرای تصمیم اتخاذ شده خود مصرّ هستند. این در شرایطی است که آمریکایی‌ها به شدت اصرار دارند تا عربستان سعودی تمامی تکنولوژی هسته‌ای مورد نیاز خود را از شرکت‌های آمریکایی تهیه کند.

شبکه بلومبرگ اخیراً گزارش داده است که امریکا در تلاش است تا عربستان سعودی را متقاعد کند تا در خصوص همکاری هسته‌ای و ساخت نیروگاههای هسته‌ای اش با شرکت «وستینگهاوس الکتریک» امریکا همکاری کند. بر این اساس آمریکا نیز همزمان با این همکاری، حق غنی سازی را به عربستان می‌دهد. برای دولت ترامپ همکاری هسته‌ای با عربستان در جهت هدفی که دولت او در راستای احیای صنعت هسته‌ای امریکا دارد حیاتی است.

عدم موضع گیری و محکومیت سخنان بن سلمان- در خصوص اینکه اگر ایران بخواهد به بمب دست یابد در این صورت عربستان نیز همان مسیر را خواهد رفت- از سوی دولت ترامپ این گمانه را مطرح کرد که هدف غایی عربستان از دستیابی به غنی سازی اورانیوم و بازفرآوری سوخت هسته‌ای جهت نیل به بمب اتمی است.

ارسال تکنولوژی حساس هسته‌ای به عربستان از سوی امریکا

در گزارشی که مجلس نمایندگان آمریکا اخیراً منتشر کرد، فاش شده که دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا روند انتقال فناوری‌های «بسیار حساس» هسته‌ای به عربستان را سرعت بخشیده است.

بر این اساس دولت دونالد ترامپ تلاش کرده بدون توجه به ملاحظات حقوقی و امنیتی هر چه سریع‌تر به عربستان فناوری بسیار حساس و پیشرفته هسته‌ای بدهد. این گزارش همچنین از مخفی بودن تعلاملات دولت ترامپ با عربستان سعودی اظهار نگرانی کرده است.

باید توجه داشت هر توافق هسته‌ای میان دولت امریکا و ریاض باید از طریق مجوز کنگره امریکا باشد. با توجه به شرایط حاکم بر کنگره توافقی که تضمین‌های لازم امنیتی را نداشته باشد بعید است که رای آورد. در واقع شاید یکی از دلایل ارتباطات غیر قانونی دولت ترامپ با ریاض همین مخالفت احتمالی کنگره بوده است.

حفظ موازنه هسته‌ای مقابل ایران از دلایل اصلی برنامه هسته‌ای عربستان است. ناتوانی امریکا در جلوگیری از سقوط حکومت حسنی مبارک در مصر؛ عدم توانایی امریکا در اعمال خطوط قرمز خود در سوریه؛ بازیگری فعال ایران در منطقه از جمله مواردی است که شک و تردیدهای سعودی را در خصوص تامین امنیتش توسط امریکا بیشتر زیر سوال برده است.

برقراری ارتباطات نظامی با روسیه و خریدهای تسلیحاتی از این کشور و خرید موشک از چین به صورت سری را می‌توان در این راستا ارزیابی کرد.

خروج امریکا از برجام این فرصت را به این کشور می‌دهد تا با رقبای ایران از جمله عربستان همکاری هسته‌ای خود را آغاز و گسترش دهد. یکی از دلایلی که واشنگتن و دولت ترامپ برای خروج از برجام مطرح می‌کردند نگرانی عدم اشاعه (nonproliferation concerns) بود. حال واشنگتن در همکاری هسته‌ای با عربستان نیز همین نگرانی را خواهد داشت. بر همین اساس قرارداد هسته‌ای که امریکا با عربستان خواهد داشت باید به گونه‌ای تضمین عدم انحراف ریاض را در خود داشته باشد که مانع ماجراجویی‌های ریاض شود. مهمترین مساله در این بین بحث غنی سازی اورانیوم و بازفرآوری سوخت هسته‌ای است که امکان استفاده دوگانه (dual-use technologies) را می‌دهد.

بر اساس قانون آمریکا، این کشور اجازه ندارد فناوری هسته‌ای را بدون دریافت تضمین برای استفاده صلح آمیز از آن به یک کشور خارجی بفروشد. بر این اساس همکاری شرکتهای امریکایی با عربستان مستلزم انعقاد توافق 123(123 Agreement) با این کشور است.

در واقع جناح‌های سیاسی و مخالفان عدم اشاعه هسته‌ای از نوعی از توافق ۱۲۳ حمایت می‌کنند که دارای استاندارد طلایی باشد. استاندارد طلایی به معنای گنجاندن دو شرط عدم غنی سازی و عدم بازفرآوری است که در توافق هسته‌ای امریکا و امارات متحده عرب در سال ۲۰۰۹ آمده بود.

اگرچه عربستان سعودی، متحد امریکا در منطقه به شمار می‌رود ولی اینکه عربستان حق غنی سازی و بازفرآوری را داشته باشد امتیازی استراتژیک است که ساختار سنتی قدرت آمریکا هرگز به آن تن نخواهد داد؛ اما روندهای غیر رسمی این موضوع را تضمین نمی‌کند و گزارش مجلس نمایندگان در خصوص ارسال تکنولوژی حساس هسته‌ای به عربستان از سوی برخی افراد دولت ترامپ موید این موضوع است.

نتیجه گیری

مرور برنامه موشکی و هسته‌ای موید این امر است که برنامه‌های مذکور بدون حساسیت‌های لازم از سوی نهادها و کشورهای غربی در حال گسترش است. از سوی دیگر یک عامل مهم که ریاض برخی مناسبات از جمله قرارداد ۱۲۳ امریکا-که لازمه هرگونه همکاری هسته‌ای میان امریکا و طرف‌های خارجی است- را دور زده بحث پولی است که عربستان خرج می‌کند. افرادی چون «مایکل فلین» مشاور سابق امنیت ملی دولت ترامپ، «جرد کوشنر» داماد و مشاور ترامپ و موسسات هسته‌ای چون وستینگهاوس و جنرال الکتریک در پشت صحنه ارسال تکنولوژی حساس هسته‌ای به عربستان قرار دارند و ریاض هم پول خوبی صرف این کار کرده است.

اما نکته حائز اهمیت در این میان آینده نظام سعودی است. اتفاقاً یکی از دلایلی که برای ابهام در اعطای حق غنی سازی و بازفرآوری پلوتونیوم به عربستان در برخی محافل غربی و آمریکایی می‌شود آینده مبهم سیاسی نظام سیاسی در عربستان است. دو گونه استدلال در این خصوص وجود دارد. یکی اینکه ممکن است حاکمانی در عربستان به قدرت برسند که روابط گرم کنونی را با دولت امریکا نداشته باشند و موضوع دیگر این است که ممکن است در نتیجه ضعف ساختار سیاسی در عربستان، تاسیسات هسته‌ای و موشکی این کشور به دست گروههای بیفتد که با آل سعود و کشورهای غربی زاویه داشته باشند.

اگرچه در تحلیل‌های غربی عنوان می‌شود این تاسیسات ممکن است به دست گروههای «تروریستی» بیفتد-بر اساس این منطق برخی از این گروه‌ها ممکن است علیه منافع جمهوری اسلامی ایران باشند- اما پیش بینی رهبر انقلاب در خصوص برنامه موشکی و هسته‌ای عربستان، «سنخ» این گروه‌ها (مجاهدان اسلامی) را بیش از پیش مشخص و واضح می‌سازد.