با این نگرش قصاب گونه متولیان امر در استان و شهرستان پیش می رود، امیدي به باقی مانده بخش ماژین در محدوده رسمی شهرستان دره شهر نداریم .چه بسا دیر و یا زود این بخش هم به دلایل که سایر مناطق از پیکره این شهرستان جدا شده ،این بخش نیز گوي سبقت و انفکاك از مرکز )شهرستان دره شهر ( را ببرد و پروژه کوچک سازي دره شهر یکی پس از دیگري تکمیل گردد .
کد خبر: ۷۴۹۱۶۳
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۸ 28 May 2019

تابناک ایلام محمود کرمشاهی* ::شهرستان دره شهر ،در فرآیند تاریخی ،جغرافیایی،اجتماعی و اقتصادي در عصري که بنام عصر"توسعه" و رشد دانش و تکنولوژي و یا "مدرنیته" محسوب می گردد،متاسفانه عامدانه و یا ناشی از عوامل تقدیر گرایانهدچار شرایط و مشکلاتی است که موجب دغدغه و نگرانی و مصائب حیات عوام و خواص این دیار مانا و تاریخی گردیده است .

شهرستانی که در تاریخ سرزمین باستانی ایران ، پیش از اسلام مهد )خاندان هرمزان(و بعد از اسلام دیار یکی از نواب اربعه ولی عصر )عج(بنام)ابوالحسن علی بن سمري( بنا بر روایت متون بجاي مانده در اوراق تاریخی و دینی، پیدا و پنهان می باشد. شاهد مدعا ، آثار باستانی ثبت شده و یا نشده این سامان ، خود حکایتی طولانی در اذهان و دیدگاه ساکنان و رهگذران این سامان دارد .هر چند آنچه از هویت تاریخی و باستانی این خطه گفته شده و یا در جراید،کتب و تصاویر برداشت شده است ،قطره اي از دریاي ناگفته و خاموش پستوي سر به مهراین دیار است .

اما بخاطر طرح عنوان و محدودیت تحلیل از ذکر پیشینه تاریخی و مدنیت و هویت خطه باستانی و جغرافیایی دلربایم خوداري و آن را به اندیشمندان و متخصصین حوزه مذکور می سپارم .موضوع و مسئله قابل طرح،تاریخ تقسیم بندهاي سیاسی و جغرافیاي ،تقسیمات کشوري و شکل گیري استان ایلام و شهرستانهاي تابعه ، بخصوص شهرستان دره شهر می باشد. با توجه به اینکه شهرستان دره شهر در دهه چهل با مرکزیت دره شهر و بعنوان مرکز مناطقی از جمله آبدانان،بدره و ماژین شکل گرفت،اما به دلایل مشکوك و مکنون این مناطق از شهرستان دره شهر جدا و با تجزیه این شهرستان بصورت باریکه محصور در دامنه کبیرکوه و رودخانه سیمره )عرض جغرافیایی 5 کیلومتر( و ابتداي آن از سمت ایلام، روستاي عباس آباد و انتهاي پل )سیل برده( گاومیشان )به طول جغرافیایی 50 کیلومتر(باقی مانده است .

با این نگرش قصاب گونه متولیان امر در استان و شهرستان پیش می رود، امیدي به باقی مانده بخش ماژین در محدوده رسمی شهرستان دره شهر نداریم .چه بسا دیر و یا زود این بخش هم به دلایل که سایر مناطق از پیکره این شهرستان جدا شده ،این بخش نیز گوي سبقت و انفکاك از مرکز )شهرستان دره شهر ( را ببرد و پروژه کوچک سازي دره شهر یکی پس از دیگري تکمیل گردد .

هر چند این موضوع براي اهل نظر در ذهن و اندیشه ،به انحاء مختلف ناگفته محل تشکیک بوده و هست ،اما نمی دانم چرا نخبگان فنی و فرهنگی این دیار نسبت به جدا افتادگی و تجزیه شدن ها که قبلاً ،اکنون و بعداً عوارض و تبعات مختلف اقتصادي ،عمرانی و اجتماعی متعدد آن را دیده و یا خواهیم دید،مورد نقد و بررسی و واکنش رسمی و جمعی قرار نمی گیرد. اگر واقعاً این امر با نیت خیر و با هدف تسریع در امر خدمت رسانی انجام گرفته ،چگونه این موضوع در شهرستان اي دیگر
همچون دهلران با این گسترده جغرافیاي و محدودیت دسترسی به مرکز استان انجام نمی گیرد.
1
از طرفی موضوع دیگر قابل طرح ایزوله شدن و یا "جزیره اي شدن"شهرستان دره شهر می باشد .هر چند که دست تقدیر و شرایط محیطی و طبیعی بویژه سیل عظیم و طغیان رودخانه هاي کشکان و سیمره در فروردین امسال پل گاومیشان را بلعید و راه مردم این خطه را مسدود نموده است .

شوربختانه حدود دوماه قاطبه مردم این سامان "یعقوب وار" چشم انتظار خبري و فرجی در گشایش راه اساسی برون رفت از این بن بست در جهت ارتزاق،تجارت ،درمان،تفریح و زیارت وتعامل و دیدار با اقوام خارج از شهرستان از مسیر آسان)پلدختر( در این خطه شده است ."جزیره اي شدن دره شهر" در محدودیت رود و کوه و دره بر کسی پوشیده نیست .راه ها و کوره راه هاي که هر کدام مصائب و مشکلات براي تک تک ساکنین و پیر و جوان و خرد و کلان این دیار شده است .

بطوریکه در بخش کشاورزي موجب شده است مردم این دیار علیرغم زحمات و رنج فراوان محصولاتشان را ارزان بفروشند در مقابل در بخش خرید و تجارت سبب گرانی و تورم در همه اقلام براي مصرف کننده گان
شهري و روستایی شهرستان دره شهر گردیده است .
با این وصف ،کجایند متولیانی که احساسات مردم و عواطف پاك این خطه و مناطق دیگر را به بازي می گیرند و در فصل انتخابات در سطوح محلی )شورا(منطقه اي )مجلس( و ملی )ریاست جمهوري(پاشنه در منازل مردم در شب ها و یوم استراحت از جا می کنند؟! بهرحال چه پاسخی در قبال مسئولیت محوله و سکانداري در اریکه و برج عاج قدرت دارند؟ اکنون چه توجیهی براي مصائب و مشکلات و گرفتاریهاي اجتماعی و اقتصادي این خطه عنوان می نمایند؟

وقتی دکلمه هاي سخنرانی از پیش تدوین شده برایشان در اتاق فکر می نوشتند و موجب تحریک احساسات زلال و عواطف اکثریت حوزه انتخاباتی می شدند، چرا حداقل پروژه اي تعریض راه شهرستان در سمت غرب به سمت ایلام در حدود 2 سال بصورت یک پروژه نمایشی و )تمسخر آمیز( در آمده است ؟سوال و نقد اساسی این است ،چرا شانه هاي خاکی راه شهرستان به سمت ایلام بویژه بعد از روستاي اسلام آباد )سیکان(بصورت" شانه خالی" تبدیل شده است ؟ اگر بهانه بارندگی و فصل زمستان دلیلی بر کند بودن در پیشرفت فیزیکی پروژه راه مذکور و موجب تعطیلی آن گردید،اکنون چرا و چگونه به امان خدا رها شده و هیچگونه فعالیتی صورت نمی گیرد. مسئله اي که امروز هم دغدغه هاي براي زندگان و هم مشکلاتی براي معزادر جوار قبرستان هاي این راه ارتباطی شهرستان و استان شده است .


واقعاً متولیان و مسئولان شهرستان و استان بویژه مدیر کل راه و شهرسازي استان چه وقت پاسخگو این مشکل مزبور است ؟آیا در شرایط که بخاطر فقدان شانه هاي فرو رفته جاده و تخریب و خاکبرداري جاده،اگر وسیله سبک و یا سنگین که در این مسیر تردد می نمایند جهت جلوگیري از حادثه یا نجات خود از خطر تصادف تغییر مسیر دهند و یا فرار از واقعه نمایند، چه فاجعه اي پیش خواهد آمد؟حال با وجود تردد نفت کش ها در این مسیر ،خود حدیث مفصلی است که دیر یا زود متولیان امر باید پاسخگو باشند. البته بقول شاعر،گوش اگرگوش من و ناله اگر ناله تو! آنچه به جاي نرسد فریاد است!
با این وصف باید گفت این شهرستان با وجود شرایط طبیعی ،اراضی حاصلخیز ،مردمانی زحمت کش و آفتاب سوخته در پیکار زمین و زراعت )قوت لایموت( در فصول چهارگانه سال ،انتظاري بیش از پیش در جهت تحقق عدالت اقتصادي ،عمرانی ،رفاهی ،درمانی ،ارتباطی ،حمل و نقل ،اشتغال و صنعت )صنایع تبدیلی( داشته و دارند .لذا رفع نیازهاي اورژانسی از جمله راه هاي شهرستان )ورودي و خروجی (و احداث پل هاي مستحکم و اصلاح راه هاي بین شهرستان و حذف پیچ هاي خطرناك، بویژه احداث پل دایمی گاومیشان ،اصلاح راه هاي بین شهرستان دره شهر ،پلدختر ،رومشکان با رایزنی با متولیان شهرستان هاي مذکور از یک طرف و تعیین تکلیف سد سیکان وسد تنظیمی پایین دست سد سیمره و ... بخشی از دغدغه هاي مردم این سامان را تقلیل دهند .


حدیث مسائل و مشکلات و طرح هاي ابتر مانده در این شهرستان فراوان اما آنچه در شعار گفته ولی در عمل اجرا نشده بسیار است .خاصتر می توان گفت پروژه هزار دستان! سد سیکان به کجا انجامید؟این پروژه که هر سال پیمانکار آن عوض و هر بار مجددًا تجهیز کارگاه و فراخوان تکمیل نیرو داده می شود به کجا انجامید؟ تا کی انقطاع و استمرار این مهمترین پروژه شهرستان مشمول گذر زمان و نا امیدي خیلی از بیکاران و جوانان جویاي کار می گردد؟چه زمانی ثمره اي این پروژه تعریف شده )روي کاغذ (شامل حال مردم زحمت کش وکشاورزان و زارعان پایین دست در رنج ولی بی گنج می گردد .


در این باریکه محدود و جزیره اي مانند شهرستان دره شهر، در روي زمین متولیان شهرستان و استان، در آسمان حوادث ناخواسته و دست تقدیر متاسفانه خوش نمی نوازند ! زمین هاي تشنه اي که با رودخانه خدادادي سیمره و رحمت الهی باران سیراب می شوند ! نمیدانم چرا در فصل خشکسالی به قهر و اجبار کشاورزان محروم از زراعت می شوند و گاه بخاطر طغیان رودخانه زارعان با ریاضت و هزینه اي متعدد)کاشت و داشت وبرداشت( مضاف ًا گرفتار هزینه اي جابجاي سیستم پمپاژ و تعمیر و مشکلات جانبی آن می شوند .


همانطور که گفته شد، وقتی مدیریت انتصابی و قومی و رابطه اي هست ،باید این مصائب مزمن همچون دردي در گلو بماند و بر عملکرد تصمیم گیریهاي جمعی خویش دائما غبطه بخوریم .اما همان طور که زمان می گذرد، فصل زمستان حسرت ها و افسوس ها راي دهندگان نیز می گذرد. بنابر فرمایش حضرت علی )ع(: الفرصه تمر مر السحاب ، باید گفت فرصت هاي خدمت ومردمداري و پیگیري و حل مسائل و مشکلات ولی نعمتان)مردم( براي مسئولان محدودیت و تاریخ مصرفی دارد .بدین جهت اگر متولیان امر بدون تفکر و فقط بصورت نمایشی و بدون شوق و دلسوزي عمل نمایند ،مطمئنا در حافظه و شعور این مردم پاك و صادق و خوش نیت از عملکرد مسئولان راس و ذیل تصمیم گیري باقی می ماند و هرگز از ذهن آنان پاك نمی گردد و در فصلریزشها و رویشها انتخابات شاهد حضور وحرکت مدبرانه و عامدانه این دیارخواهیم بود.

دانشجوی دکترای جامعه شناسی

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار