برای نمونه یکی از آثار صوتی برجای مانده از حسین پناهی به گونه بسیار عجیبی به ماجرای زمان مرگش پیوند خورده است! در این خصوص مطالب بسیاری نوشته شده است اما کمتر این مطالب به همراه مستند بوده است!
۱۴ مرداد سالروز درگذشت ، حسین پناهی دژکوه است ، مردی که هنوز بسیاری دوست دارند از زندگی و ناگفته های زندگی اش چیزهایی جدید بشنوند. هنوز هستند بسیاری از افراد که فکر می کنند حسین پناهی رازهای زیادی دارد و ناگفته هایی در اشعار و کلامش بوده و هست. البته گاهی سخنانی هم از حسین پناهی گفته می شود که منبع و ماخذ آن چندان مشخص نیست اما اشعار و دکلمه هایش خصوصا آنان که از زبان خودش همراه با موسیقی هایی روح نواز منتشر شده است بسیار جالب و شنیدنی است.
در گفتگویی از دختر حسین پناهی پرسیده شده است که کدام عکس پدرت را دوست داری ؟ که وی هم گفته بود : عکسی که روی جلد کتاب «جهان زیرسیگاری من است» را. نگاهش به بالاست و سیگاری در دستش است، فقط نمی‌دانم، چرا بعضی جا‌ها سیگار را با فوتوشاپ به خودکار تبدیل کرده بودند! این عکس را دوست دارم چون پشت آن نوشته بود: «برای آنا که همهٔ احوالاتم را می‌داند»
آثار کلامی همراه با موسیقی های بسیار زیبا و منحصر به فردی از حسین پناهی برجای مانده است که گوش دادن به این آثار بسیار لذت بخش و البته برانگیزاننده روحیه کنجکاوی است! برای نمونه یکی از آثار صوتی برجای مانده از حسین پناهی به گونه بسیار عجیبی به ماجرای زمان مرگش پیوند خورده است! در این خصوص مطالب بسیاری نوشته شده است اما کمتر این مطالب به همراه مستند بوده است!
برای نمونه در یکی از مطالبی که به این موضوع پرداخته است ، آمده است :
چه آسان از مرگ خود مى نويسد، حسین پناهی.
دوستانش نمى دانند چه روزى مرده است. زمان مرگ را به واسطه شواهد و ظاهر جسد تخمين زدند. پزشكى قانونى، براى روز ۱۷ مرداد جواز دفن صادر كرد و چهارده مرداد روزى است كه مى گويند «حسين پناهى»، حدوداً در آن مرده .
فروغ در زمستان تبخير شد و حسين در تابستان يخ كرد. انگار شاعر نادانسته مرگ خود را پيش بينى مى كند. فروغ از «ايمان به آغاز فصل سرد» و «نگاه كن چه برفى مى بارد»، نوشت و حسين گفت:
ما بدهكاريم
به كسانى كه صميمانه ز ما پرسيدند
معذرت مى خواهم، چندم مرداد است؟
و نگفتیم
چونكه مرداد
گور عشق گل خونرگ دل ما بوده است.
... و كسى نمى داند «حسین پناهی» دقيقاً چندم مرداد مرده است . پس ادامه مى دهيم سرگذشت مردى را كه مى گويند حدوداً در يكى از همين روزها مرده است .
متولد هيچوقت
كسى نمى داند او چه روزى مرده است . طنز تلخ است زندگى مردى كه حتى روز تولد هم ندارد.
حسین پناهی، حدوداً در يك سالى متولد شد و حدوداً در يك روزى مرد . در شناسنامه ، مقابل كلمه تولد، اين چند عدد پشت سر هم نشسته اند : 1335. اما نتايج كالبدشكافى پس از مرگ و آزمايش ، سال 1339 را نشان داد.
نشان به آن نشان كه حسين پناهى، روزى به مسعود جعفرى جوزانى گفته بود: «دوست ندارم بيش از چهل سال عمر كنم.» عدد دوم نزديك تر به حقيقت، يا حداقل شاعرانه به نظر مى رسد. گرچه حس شعر، تنها با به خاطر سپردن يك نكته برانگيخته مى شود: حسين پناهى در يك شهريور به دنيا آمد و در يك مرداد از دنيا رفت!
دوستانش نمى دانند چه روزى مرده است. زمان مرگ را به واسطه شواهد و ظاهر جسد تخمين زدند. پزشكى قانونى، براى روز ۱۷ مرداد جواز دفن صادر كرد و چهارده مرداد روزى است كه مى گويند «حسين پناهى»، حدوداً در آن مرده .
فروغ در زمستان تبخير شد و حسين در تابستان يخ كرد. انگار شاعر نادانسته مرگ خود را پيش بينى مى كند. فروغ از «ايمان به آغاز فصل سرد» و «نگاه كن چه برفى مى بارد»، نوشت و حسين گفت:
ما بدهكاريم
به كسانى كه صميمانه ز ما پرسيدند
معذرت مى خواهم، چندم مرداد است؟
و نگفتیم
چونكه مرداد
گور عشق گل خونرگ دل ما بوده است.
... و كسى نمى داند «حسین پناهی» دقيقاً چندم مرداد مرده است . پس ادامه مى دهيم سرگذشت مردى را كه مى گويند حدوداً در يكى از همين روزها مرده است .
متولد هيچوقت
كسى نمى داند او چه روزى مرده است . طنز تلخ است زندگى مردى كه حتى روز تولد هم ندارد.
حسین پناهی، حدوداً در يك سالى متولد شد و حدوداً در يك روزى مرد . در شناسنامه ، مقابل كلمه تولد، اين چند عدد پشت سر هم نشسته اند : 1335. اما نتايج كالبدشكافى پس از مرگ و آزمايش ، سال 1339 را نشان داد.
نشان به آن نشان كه حسين پناهى، روزى به مسعود جعفرى جوزانى گفته بود: «دوست ندارم بيش از چهل سال عمر كنم.» عدد دوم نزديك تر به حقيقت، يا حداقل شاعرانه به نظر مى رسد. گرچه حس شعر، تنها با به خاطر سپردن يك نكته برانگيخته مى شود: حسين پناهى در يك شهريور به دنيا آمد و در يك مرداد از دنيا رفت!
با یک جستجوی ساده اینترنتی از "حسین پناهی" با بیشمار اخبار ، گزارش ، تصاویر و گفتگو مواجه می شوید اما آنچه که امروز به عنوان مستند از حسین پناهی منتشر می شود ، صدای وی است که بسیار زیبا و رازگونه از ماجرای مرداد ماه حرف می زند!
بشنوید!!
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳۴
حسین پناهی هم یک عارف بود و هم یک فیلسوف درود بر روان پاکش نمیدونم چرا با این که کوچکترین شناختی از حسین پناهی نداشتم دیدن عکس یا شنیدن اسمش حس خوبی رو به من میده. روحش شاد روحش شاد منم وقتی به اوفک میکنم یا شعرهایش رامیخوانم حال دلم خوووب میکن با سلام و احترامدوستان عزیز یادم هست که مرحوم پناهی روزهای قبل از مرگ میگفت یه راز نگفته داره که فقط خواهرش میدونه و از او خواسته بعد از مرگش اعلام کنه ولی من تا الان متوجه نشدم که راز نگفته این مرد دوست داشتنی چی بود و آیا خواهرش اعلام کرده یا نه !! کسی از شما عزیزان میدونه چی بود؟؟؟
با تشکر
روحش شاد.ای کاش که تازنده هستن چنین افرادی ازشون بیشتراستفاده بشه روحش شاد و یادش گرامی باد 
با دیدن او همیشه فکر میکردم که او از رازی با خبر است که کس دیگری نمی‌داند و او هم آنرا بروز نمی‌دهد سیمایی مرموز در عین حال ساده تضاد غریبی است نه؟؟ مرد دوست داشتنی و نازنین!!!ای تمام خاطرات کودکی ام !همیشه تو را بیاد خواهم داشت و غم ا دست دادنت را هیچ دارویی تسکین نخواهد داد . ای جود وجودی لایزال حق و ای پی برده به اسرار درون.دلتنگتم همیشه و همیشه پاسخ ها
ناشناس
| 
| ۲۱:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۰
عالی گفتی مرحبا نیکا
| 
| ۰۴:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۱
به به هم زیبا و هم پر رمز و راز مردی از اهل عرفان ...کسی که حقایق دنیا رو درک کرده به زبان شعر میگفت تمام کتابهای شعر حسین را خوندم نه یک بار ، نه چند بار البته چندین بار
ولی
نفهمیدم کیست !
بسیار مرموز است!
بسیار تو در تو!
او یک نابغه بود
در نوشتن ، دیددید!
که چطور مینویسد
در حقیقت؛ که از شعر عبور کرده بود
مکسهایش، حرکاتش؛ در فیلم
به نظر میرسد از فیلم ؛که از او ؛ یاد گرفت
بله او ؛نابغه بود
بله؛او نابغه بود
روحش شاد.
روحش شادمیگفت یه رازی داره نابغه اي بود براي تمام فصول اوایل فکر میکردم که انسان ساده لوح است ولی بعد از مرگش با دیدن و شنیدن سخنان و شعر هایش تازه فهمیدم واقعا دانشمند و فیلسوفی بود.دنیا در نظرش هیچ.خدارحمتش کنه روحش شاد کارش در دزدان مادربزرگ با اون قورباغه تو دستش محرکه بود انسانهای برگ خمبشه بعداز مرگتان شناخته میشوند روحش شاد روحشون شاد.وقتی بهشون فکر میکنم خیلی دلتنگش میشم.وقتی فوت کردن من خیلی بچه بودم ولی واقعا ما اونوقتها درکی از ایشان نداشتیم.بعد از مرگش ایشونو شناختیم.خیلی دوسشون دارم هرگز یحیی.وگلابتون .چراغ فانوس و گاری زندگی از نظرم دور نیست ...روحت شاد نام حسین
شهرت پناهی.
فیلسوف ناشناخته ای بود.،
روحشون شادشاید بعد این همه سال با دیدن فیلم زندگی زیباست و بازی پسرشان وتحقیق در مورد پدرشان تازه ایشان را شناختم و با خواندن دلنوشته های زیبای ایشان با روح لطیفشان آشنا شدم ودوباره می‌گویم روحشان شاد وصد افسوس که ما چه عزیزی را از دست دادیم
واقعا روحش شا د بازیگر خوبی بود و خیلی دوسش داشتم مخصوصا از لحن کلامش که برام جذاب بود خدا بیامرزدش
واقعا روحش شا د بازیگر خوبی بود و خیلی دوسش داشتم مخصوصا از لحن کلامش که برام جذاب بود خدا بیامرزدش
زیباترین کلام و تصویری که میتونم از کسی در ذهن داشته باشم افتخار لرها مردی واقعا جالب درعین سادگی بسیار زیرک وباهوش که واقعا حرفهایش خیلی بامعنی هستند .خدا رحمتش کنه روحش در آرامش. هروقت عکس و جملات پر معنا را می بینم از همه چیز دنیا فاصله میگیرم عمو زنجیر باف او معنای هستی است .یادش ماندگار
امروز روی آرامگاهش بودم.واقعا حیف و صد حیف....دلم سوخت که اینجوری رهاش کردن..
اینجوری با بی رحمی کامل آرامگاهش رو حتی یه سایبون نذاشتن...دیدم و دلم سوخت...واقعا در شان و ابهت این دانشمند و شاعر نه بود و نه هم هست.
حسین پناهی نویسنده و شاعر برجسته بود و در بازیگری معمولی. همین چقدر یک فرد را در حد خدا بزرگ میکنیم ما دست از بت سازی برداریم. روحش شاد ویادش جاودانه باد فیلسوف وعارف بزرگ حسین پناهی با نقش خود در صدا و سیما میخواست مظلومیت مردم کهگیلویه را به تصویر بکشاند اما افسوس که بسیاری از مسئولین بی لیاقت فقط در فکر زندگی خودشان هستند روز در چشمان تو بود اریپاک بودند آن دو چشم همچو روز
شب به چشمانت چه خوب ایستاده بود
بر بلندیهای دشت نیمه سوز...
گفته بودی پلک اگر بندم جهان با این فروغ
ظلمتش تا بی نهایت میشود
راست گفتی این چنین شد
در ظلماتش چه بد افتاده ایم
قول مرد یک بار کفایت میشود...
روحش شاد، مرد بزرگ و دوست داشتنی،،،،