کد خبر: ۷۸۲۱۴۵
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۸:۴۰ 22 September 2019

چکیده

انگیزش یکی ازمسائلی است که بی شک نقش تعیین کننده ای در ابعاد مختلف سازمان دارد.و سازمانها برای نیل به اهداف بلند مدت ودوام در دنیای رقابتی تجارت امروزی موظف به ایجاد انگیزش درافراد سازمان هستند.انگیزش وموضوعات مرتبط با آن،ازمهمترین دغدغه های مدیران سازمانهاوشرکتهای عصرحاضراست. به همین علت،صاحبنظران این حوزه نظریه های مختلفی دراین خصوص ارائه كرده اند. چالش اصلی یک ســازمان درایجادانگیزه کارکنان تعادل میان اهداف آن ســازمان وارزشهای شــخصی کارکنان است. درایــن مقالــه سعی شده است به بررسی اهمیــت ایجادانگیــزش درکارکنان ســازمان پرداخته شــود. درادامــه نیز مهمترین برنامه های ســازمانی بــرای ایجاد،افزایــش وتقویت انگیزش کارکنان مطرح وتوصیف میشود.

کلید واژه ها: انگیزش،سازمان،روش های انگیزش،کارکنان

 

مقدمه

چــرا برخــی ســختکوش و فعالند، برخی بی تفــاوت و برخی تن به کار نمی دهنــد و از زیــر کار شــانه خالــی می کنند؟ آیا این تفــاوت ها ذاتی است یا اکتسابی  ، تربیتی و یا متأثر از عوامل انگیزشی؟

مدیــران چگونــه می توانند با بهره گیری از مهارت روابط انســانی و با استفاده از دانش و سایر منابع سازمانی  به انگیزش کارکنان در جهت نیل به اهداف سازمانی اقدام نمایند .بــی تردیــد همــه  چالشهــا و رفتارهــا بــر اســاس انگیــزه هــا و اهداف شــکل می گیرد. انگیزه ها و هدف ها به عنوان دو عامل مهم درونی و بیرونــی هســتند کــه انســان را  به تلاش وادارمی کند. تعاریف مختلفی برای انگیزه ارائه گردیده است. که براساس یکی از این تعاریف کاربردی، انگیزه  به معنی آنچه انسان را به کاری وامی داردو اورابه جهت خاصی سوق می دهد.  انگیزش یعنی حالتی که در اثردخالت یک انگیزه به شخص دست می دهد. با این اوصاف برخی انگیزش رادرونی خوانده و آن را کشش درونی ،جنبش یاقصدی که سبب میشودشخص به روش معین عمل کند،  تعریف می کنند. با این تعریف مشخص میشود که انگیزه از درون فرد می جوشد نه از بیرون.

افراد در سازمان از نظر پویایی انگیزشی بایکدیگر متفاوتند. برای مثال،سطح انگیزشی یک کارمند شرکتی و کارمند موقت با یک کارمندرسمی تفاوت دارد.

توجه به مسائل مطرح شده ی فوق جای هیچ گونه تردید را باقی نمی گذارد.که کارکنان سازمان از نظرسطح،زمینه هاو عوامل بروز انگیزش بایکدیگر متفاوت هستند. بنابراین سازمانها برای ایجادوافزایش انگیزش کارکنان خودبه برنامه وابزارهای متعددو متفاوتی نیازدارند.

مفهوم انگیزش و سیر تاریخی مطالعات صورت گرفته دراین مقوله گواه براهمیت و نقش کلیدی آن در تعالی سازمانی ورضایت کارکنان،توانمندسازی سازمان هاو رضایت مشتریان داشته از این رو یکی از وظایف اولیه مدیران ایجاد انگیزه در کارکنان است. به نحوی که عملکرد آنان به بالاترین سطح ممکن برسد.

 

 

 

عوامل مهم در ایجاد انگیزش

 نیازها : نیاز، عبارتست از کمبودی که هنگام عدم تعادل فیزیولوژیکی احساس میشود. به اعتقاد مامفورد، کارکنان باتوجه به ماهیت کارشان نوع نیازشان راتعریف می کنند.و غالبا" براساس این بررسی نیاز به چهار دسته تقسیم می شود :    

1)نیاز دانشی

2)نیاز روحی و روانی

3)نیاز وظیفه ا ی

4)نیاز اخلاقی

برانگیزاننده ها: برانگیزاننده ها یا انگیزه ها جهت تخفیف نیازها بوده و کمبودهای جهت دارمی باشند.

 به عبارت دیگر،یک نیاز ارضا نشده باعث ایجادتنش میشودو این تنش غالبا" موجب می گردد ،  انگیز ه های ناگهانی در درون فرد برانگیخته شود. و فرد درپی تامین اهداف ویژه ، رفتار جستجو گرانه ای از خود بروز دهد.  

مشوق ها: عبارت است از چیزی در خارج از فرد. روانشناسان غالبا" آن را محرک می نامند و گاهی به پاداش هایی اشاره دارد  که فردبه آن امید بسته است.

برای انگیزش فرد می بایست  جایگاه شخص در سلسله مراتب نیازها مشخص گردد وآنگاه در جهت ارضای همان نیازها یاآنهایی  که در سطح بالاتر قراردارند اقدام شود.

در ادامه باید اشاره کرد علل و عوامل گوناگونی در ایجادو کارآمدی انگیزش نقش  دارند ولی در این میان دو عامل از همه مهمترند:

1.شناخت نیاز های رفتاری  و کاری کارمندان

2.نوع مدیریت و سبک رهبری

1.تشخیص نیازها

مهمتریــن بحــث در انگیــزش، شناســایی و تشــخیص نیازها اســت. ابتدا باید نیاز های مجموعه را خوب شناسایی کرد.چون رفتار انسان ها نشان می دهد.افراد در جایگاه شغلی خودبه وسیله نیازهای متفاوت،انگیزه پیدا می کنند.تشخیص این نیازها و تامیــن آنهــا، بــه عنــوان محرک، بــه مدیــر در بهره بــرداری بهینه از تواناییهای کارکنان کمک فراوانی میکند.برای ایجادانگیزدرکارکنان ابتدابایدعوامل موثر برآن شناسایی شود تابتوان از آنها استفاده مناسبی کرد. در مطالعاتی که در این زمینه انجام شده است، عوامل گوناگونی مانندامنیت شغلی،دستمزد بالا،علاقه به کار، رشد و ترفیع در سازمان،شرایط کاری مناسب و ...  مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج این مطالعات حاکی از آن است که علاقه به کار مهمترین عامل ایجاد انگیزه در کارکنان بوده و حتی بالاتر از عواملی ماننددستمزد بالا،امنیت شغلی و ... قرارمی گیرد.

2.نوع مدیریت

در کشــور مــا شــاید بعضی مدیــران با توجــه به وضعیــت جامعه از نظــر کاریابی، بر این عقیده باشــند که نیاز به اســتفاده از روشهای ایجاد انگیزه نیســت. چرا که وقتی فردی نتواند کاری در خارج محیط سازمان بیابــد می توان  بــه هــر شــکلی بــا اورفتار شود و در نتیجه  سعی در حفظ شغل خــود مــی کنــد پــس چــرا وقــت بگذاریــم و هزینــه کنیــم؟ ایجــاد انگیــزه معنایی ندارد، او کار خود را انجام مــی دهد و مدیریت هم همین را می خواهد.در نگاه اول به این موضوع شاید بــه نظر برســد کــه ظاهــرا مطلب درســتی اســت و در بســیاری از محیطهــای کاری نیز نتیجه داده اســت ولی با کمی تأمل در همین محیطهــای کاری مــورد بحــث، به خوبــی میتــوان دریافــت کــه اگرچه بســیاری از کارکنان شرایط سخت ،نابرابرو ... را تحمل می کنندو کارهای محوله را انجام می دهند این تحمل قطعا" عواقبی را باخود به همراه داردکه از جمله ی آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد.

*کاهش سطح کیفیت خدمات

*استفاده از فرصتی برای گریز از کار

*بی تفاوتی نسبت به مشکلات موجود در فضای کار

*ابراز مکرر نارضایتی خود از وضعیت موجود

*عدم تمایل به خلاقیت و نوآوری در حیطه کاری خود

*عدم مسئولیت پذیری و شانه خالی کردن از وظایف محوله

*استفاده از اضافه کاری بی مورد و افزایش ساعات کاری به دور از بهر وری

جالــب است بدانید بســیاری از روشهــای افزایــش پرداخت به کارکنــان نتیجــه نمیدهد. اینجا اگر بتوان به این پرســش پاســخ داد کــه چــرا کارکنانی کــه دریافتی بالا دارنــد ولی باز هم ناراضی هســتند، بسیاری از مشکلات مدیریتی در سازمان ها برطرف خواهد شد.در ایــن صــورت روشهــای ایجــاد انگیــزش و از بین رفتــن بی تفاوتی مفید خواهد بود و توجه به روشهای انگیزشــی در کارکنان موجب پیشــبرد اهداف سازمان خواهدشد. براین اساس می توان انتظار داشت سازمانی پویا و کارآمد داشته باشیم. یک مدیر باید بداند کارمندان براساس سه عامل مهم 1)اعتقادات و اهداف   2)عقل و منطق    3)عواطف و احساسات انسانی عمل خواهند کردو برای تغییر در رفتار و ایجادانگیزه در کارکنان باید به این سه عامل مهم توجه داشت.بــرای گــذر از مدیریــت ســنتی و حفــظ بقای ســازمان، مدیران در روشهــای مدیریتی خود باید تغییرات عمیق و اساســی ایجاد کنند.تغییر درنگرش به نیروی انسانی میتواند نتیجه خوبی برای مدیران در برداشته باشد. همه مسائل مورد بحث در هر سازمانی به نوعی به نیروی انســانی برمیگردد. نگاه به نیروی انســانی به عنوان ســرمایه انسانی از موفقیتهای سازمان است. لازمه ی رقابت و کســب سود بیشتر و مســتمر، توجــه فزاینــده مدیــران به منابع انســانی اســت که جزء سرمایه های اصلی سازمان محسوب میشوند.

 

 عوامل ایجاد انگیزه و افزایش روحیه علاقه به کار در همكاران

*شــناخت از محیــط كار: مــا بایــد بدانیم كه حضور ما در ســازمان چــه مزیتی دارد تا بتوانیم در ســایر همكاران علاقه و انگیزه جهت حضور در سازمان ایجاد کنیم.

*آشنایی و داشتن تسلط به حوزه تصدیگری و جایگاه خود

*داشتن پشتكار و نداشتن هراس از نتیجه كار

*نــگاه مثبــت بــه مشــكلات در جهــت بهبود امــور و ارائــه خدمت مفید

*صداقــت، مســئولیت پذیری و هدفمنــد بودن در زندگی خود ایجاد علاقه در كار میکند.

*مشارکت داشتن درنحوه انجام کار: این نوع افراد به کار و سازمان علاقه مندترند و می بایست در  تصمیم گیریها دخالت داده شوندوخودنیزدرتصمیم سازی حضور مستمرداشته باشند .

*دریافت پیشنهاداز مجموعه سازمانی یافرد

* احساس  این که به صورت مستمر تحت نظارت قرارداریم  

*داشتن روحیه باطراوت و شاداب در محیط کار

*داشتن روابط عمومی

 

علل بروز بی انگیزگی در کارکنان سازمان

*بی توجهی مدیر به مسائل و اتفاقات سازمان

بی توجهی مدیران به مسائل و رخدادهای سازمان علل مختلفی دارد. ازقبیل:بی تجربه بودن مافوق،بی تفاوتی مدیر به مسائل سازمان،عدم دانش کافی به مسائل سازمان،نبود معیار و شاخص های ارزشیابی و...

*عدم شایسته سالاری

انتخاب نشدن فردی شایسته ،موجب بروز نارضایتی و بی تفاوتی میشود.شایسته سالاری در سازمان بیمار جایگاه چندانی ندارد. قاعدتا" در چنین سازمانی ترفیعات براساس شایستگی افرادانجام نمی شود ومعیار شایسته بودن برتعداد بله گفتن هاو حرف شنوی بدون چون و چرااست.

*برخورد گزینشی با کارکنان

چه بساافرادی که دارای دانش و تخصص بالای هستند.ولی به خاطربرخورد گزینشی و انتخابی در جایگاه پایینی قرارمی گیرند و بالعکس

*عدم وجود نظارت

نظارت ازجمله مواردی است که موجب میشود پرسنل احساس کنند مورد توجه هستندو کارشان ارزشمنداست.

*عدم توازن میان درآمد و هزینه های زندگی

مهمترین و عمده ترین عامل در انگیزش منابع انسانی نامتوازن بودن درآمد و هزینه زندگی است که مهم ترین عامل در کاهش بهره وری منابع انسانی است. پایین بودن حقوق و دستمزد در مقایسه با هزینه های زندگی در سال های اخیر موجب کم کاری و گاها" یافتن شغل های دوم و حتی سوم شده است که نهایتا" موجب خسته تر شدن نیروی کار، کاهش بازدهی، بی انگیزگی ،مشکلات روحی و روانی در خانواده شده است و در نتیجه بروی بهر ه وری نیروی کار تاثیر منفی می گذارد.

راه کارهای برخوردبا بی انگیزگی در کارکنان

*توازن درنظام پرداخت حقوق و مزایا براساس توانایی و تخصص

*استفاده از پاداش براساس شاخص های استاندارد  

*افزایش آزادی عمل کارکنان در حوزه ی کاری مختص به خود

*ایجاد زمینه های بروز خلاقیت و نوآوری

*امکان ارزیابی عملکردبراساس شاخص های کمی و کیفی استاندارد

*زیبایی محل کار

*افزایش دانش کارکنان

*شایسته سالاری

*مشارکت پرسنل در اتخاذ تصمیمات بزرگ

*ریسک پذیری ( ایجاد زمینه افزایش قدرت ریسک پذیری و تصمیم گیری به کارکنان)

*تفویض اختیار مدیران به کارکنان (جهت ایجاد زمینه بروز خلاقیت و نوآوری و ایجاد احساس غرور و بالندگی) 

 

نتیجه گیری

انگیزش در سازمان ها نقش به سزایی در نیل به اهداف و به دست آوردن مزیت رقابتی دارد. به گونه ی که با تغییرات در وضعیت موجودو سبک های کسب و کارو غیر قابل پیش بینی شدن فضای حاکم برآن اهمیت این موضوع دوچندان میشود. انگیزش از سه عامل اصلی نیازها،انگیز های ناگهانی و مشوق تشکیل شده است  که هریک از نظریه پردازان و اندیشمندان علم مدیریت با تمرکز و بررسی این عوامل نظریه های مختلفی را ارائه کرده اند. بدیهی است یکی از مهارت های اصلی رهبر یا مدیر سازمان ایجاد انگیزش و حفظ رضایتمندی و میل به ارتقادر میان افرادآن سازمان می باشد.چرا که تعالی سازمان و تحقق اهداف استراتژیک سازمان در گروی نیروی انسانی باانگیزه به عنوان مهم ترین سرمایه سازمان است. و تمامی این مولفه ها ، مرهون مهارت مدیران ارشدو درک مقوله انگیزش و ایجادآن در سازمان است. لذا مهم ترین عوامل افزایش انگیزش را می توان در این موارد خلاصه کرد 1- شایسته سالاری 2-ایجاد زمینه خلاقیت و نوآوری 3-افزایش نقش کارکنان در اتخاذ تصمیمات کلان سازمان 4-زیبای وایجاد تنوع محل کار 5-استفاده از نظام پاداش مناسب

           

پیشنهادات

-افزایش دانش و خرد مدیران نسبت به ایجادانگیزش و راه کارهای افزایش انگیزش از طریق دوره های آموزش تعالی سازمانی

-ارائه شاخص ها و معیارهای مناسب و متناسب با نیاز سازمان و کارکنان جهت انگیزش روحیه کاری کارکنان

- ارزیابی مرتبط با نیاز سازمان در جهت آنالیز سطح انگیزش نیروی کار سازمان

-استفاده از  نظام پاداش مناسب براساس استانداردهای موجود در سازمان های موفق و پویا

-تاکید برای افزایش دانش مدیران سازمان جهت تسلط براتفاقات و رخدادهای گوناگون

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار