سوءمصرف مواد و اعتیاد ریشه در عمق تاریخ دارد،برخورد تمدن ها و مذاهب با این پدیده از نهی و تحریم تا توصیه و استفاده در مناسک مذهبی متفاوت بوده است.
امروزه اما جوامع مختلف به تجربه دریافتهاند که برخورد خشن و قهری با پدیده سوءمصرف نه تنها بازدارنده نیست بلکه با کشاندن این رفتارهای پرخطر به کنج خانهها و دور از دیدرس قانون مفسده افزا و دور از مصلحت میباشد، علاوه بر این با توسعه علوم و فنون بویژه در شاخههای بیولوژی، جرم شناسی، روانشناسی و فارماکولوژی بشر دریافته که اعتیاد و سوءمصرف بیش از اینکه یک گناه ارادی سرزنش آمیز باشد یک بیماری رفتاریست که تحت تاثیر توارث (ژن)و محیط در انسانها بروز مییابد و نگاه درمان مدارانه به آن میتواند بیش از رویکرد جرم انگارانه مفید و موثر واقع شود.
در دهههای اخیر با غالب شدن این نگاه در کشور روشهای کاهش آسیب (harm reduction) در دستور برخورد با سوءمصرف مواد مخدر قرار گرفت و صدور مجوز هزاران مرکز ترک اعتیاد و اجرای درمان های کاهش آسیب صدها هزار نفر را به چرخه کار و زندگی بازگردانده است،افراد گمنامی که بعلت اکراه از گذشته ناخوشایند خود چندان مایل نیستند که زندگی و تولد دوباره را در جامعه فریاد بزنند ولی کارایی این نوع درمان بر خانوادههای این افراد و کارشناسان ذی ربط هرگز پوشیده نیست. البته در این میان و با اجرای این سیاست اگرچه مواد مخدری چون تریاک و هرویین نقش پررنگ خود را در اضمحلال زندگی شخصی و اجتماعی افراد از دست داده اما الکل سرنوشت دیگری یافته است.
قبح بیشتر الکل در باورهای فرهنگی و دینی جامعه و ماهیت کمتر اعتیاد آمیز آن موجب شده برخورد قهری با سوءمصرف الکل همچنان تنها راهکار دولت با مبارزه با این نوع سوءمصرف باقی بماند ،رویکردی که نه تنها باعث کاهش این پدیده نابهنجار نگشته بلکه اخبار روزمره حاکی از رشد آن در کشور دارد تا جایی که میزان کشفیات الکل در کشور سالانه به چند میلیون لیتر می رسد و گستردگی سوءمصرف آن در کشور بهیچ وجه قابل انکار نمی باشد، در بحران اخیر کرونا نیز در بعضی استان ها مرگ و میر ناشی از الکل تقلبی بیش از درگذشتگان مبتلا به کرونا بوده است.
حال سوال اینجاست که چرا مسئولین بزرگوار در قوای قضاییه و مقننه و مجریه بنا بر قاعده رفع افسد به فاسد، رویکردهای کاهش آسیب و درمان مدارانه را بطور گسترده در مورد سوءمصرف الکل در کشور مستقر نمیکنند؟
آیا توزیع داروهایی چون متادون و شربت تریاک در بین معتادان به مواد مخدر ناموفق بوده که از انجام الگوی مشابه برای توزیع الکل در مراکزی مشابه خودداری می شود؟
در کشوری که علیرغم وجود حکومت مبتنی بر احکام اسلام، آن میزان پویایی و پذیرش علمی در فقها و علما وجود دارد که جهت حفظ جان افراد نمازهای جمعه و جماعت و زیارتگاهها تعطیل میگردد ادامه سیاست موجود در مورد مصرف الکل و تداوم مرگو میرها و آسیب های ناشی از آن که اغلب در طیف سنی جوانان رخ میدهد تنها یک نکته را در ذهن متبادر می سازد که مسئولان سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت و درمان پیگیری مناسب و دغدغه لازم و توصیه مکرر را جهت حل این معضل اساسی کشور انجام ندادهاند.
انتهای پیام/*