تابناک بوشهر:عملکرد خاندان آل سعود با تکیه بر حل مسایل با صرف پول، دیگر جوابگو نبوده و حوادث اخیر در مسایل داخلی و سیاست خارجی آن می‌تواند موجب عدم ادامه این حکومت سلطنتی شود.
روزنامه گاردین در مقاله‌ای به وضعیت خاندان آل سعود و رندر رو به زوال آن پرداخته و نوشته است، همواره احتیاط زیادی در میان خاندان آل سعود درباره سیاست خارجی و بیش از آن در تغییرات داخلی آن وجود داشته است. البته دلایلی که برای چنین احتیاط‌هایی وجود دارد، سعودی‌ها اغلب ترور فیسل شاه این کشور در سال 1975 و تلاش‌های وی برای اصلاحات را هشداری می‌دانند.
از سال 2005 که شاه عربستان تصمیم گرفت برای امنیت بیشتر نیمی ازاعضای شورای شهر را با انتخابات و نیم دیگر را خودش منسوب کنند. بعد از نیز 10سال به طول انجامیده است تا بخش عظیمی از جامعه سعودی بویژه سران مذهبی آن، بسیار محافظه‌کار بوده و این استقامت اجتماعی به معنای این است که رهبران سعودی به فرض اینکه بخواهند نیز نمی‌توانند تغییراتی اعمال کنند.
دست‌های آل سعود به میزان زیادی بسته است اما این چیزی است که آل سعود خودش با وابسته کردن مشروعیتش به وهابیت بوجود آورده است.
از زمانی که سلمان به پادشاهی رسیده است، در جنبه‌های بسیاری بدون هیچ احتیاطی اقداماتی انجام می‌دهد که ذخایر مالی پادشاهی را سریعا می‌سوزاند و جنگی بدون بُرد علیه همسایه جنوبی خود، یمن، به راه انداخته است. این را باید به بحرانی که پیش از این در مرزهای عراق بوجودآمده بود و همچنین جنگ لفظی با ایران افزود.
وی تغییرات چشمگیری نیز در قوانین سلسله مراتب قدرت ایجاد کرده بود که در کنار فاجعه اخیر در مکه که منجر به مرگ 800 نفر شد، توضیحی برای این نارضایتی اخیر داخل خاندان سلطنتی است.
یک شاهزاده سعودی نیز در نامه‌ای خواستار کنار رفتن سلمان شده بود که به نظر می‌رسد در میان دیگر اعضای خاندان سلطنتی نیز حامیانی داشته باشد.
این خودش به معنای وجود مشکلات اساسی درون سیستم سعودی است که استبدادی توجیه ناپذیر است. تصمیمات از سوی یک مرجع بالا – در مورد سلمان یک فرد بی مسئولیت – صادر شده و برای آینده پادشاهی اثری فراگیر خواهد داشت.
عامل کلیدی در حکومت سعودی سرکوب دائم فعالیت جامعه مدنی است. در عربستان اجازه برای ابراز دیدگاه به عنوان یک امتیاز محسوب می‌شود تا یک حق قانونی.
وقتی احزاب سیاسی وجود ندارند، راه سنتی برای بیان دیدگاه‌ها از طریق مجالس سنتی ابراز می‌شود.
اما سعودی‌ها می‌گویند هر تجمعی حتی اگر دور هم جمع شدن پزشکان یا حسابداران باشد، حکومت را عصبی می‌کند و این مساله تازه‌ای در عربستان یا در میان دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیست.
سعودی‌ها اخیرا با نمایش اطمینان و قدرتنمایی کردن در مین مثلا نشان می‌دهند که به قدرت نظامی آمریکا کمتر وابسته هستند اما این برداشت اشتباه است. این اعتماد به نفس در حال رشد عربستان در واقع اقدامی برگرفته از نگرانی آنها و ترس مغلوب شدن است.
سعودی‌ها پول زیادی دارند که بخش عمده‌ای از مشکلات آنان همین است. پخش مقادیر زیادی ریال عربستان راه درمان مشکلات آنان بوده است. سال 2011 بود که در آشوب‌های تونس،، مصر و لیبی، عبدالله پادشاه وقت عربستان، سعی داشت با صرف 133 میلیارد دلار مخالفان دولت‌ها را بخرد.
بعد از آنکه سلمان در ماه ژانویه سال جاری میلادی به پادشاهی رسید، سعی کرد با توزیع پول به مدت دو ماه میان کارمندان و مستمری بگیران محبوبیت بخرد. همین مساله باعث کسری بودجه 36 میلیاردی بانک مرکزی در ماه فوریه و مارس شد.
به غیر از این مسایل داخلی، هزینه‌های نظامی نیز به هزینه‌های شاه افزوده ولی جیب‌های آنان همچنان پرپول است.
به گزارش فارس، این عادت پول پخش کردن در زمان رویارویی با مشکلات اثرات سوئی دارد که از آن میان می‌توان به عدم توانایی شاه برای یافتن راه‌حل‌های غیر پادشاهی است.
می‌توان به افتضاح اخیر حج اشاره کرد که با وجود صرف هزینه‌های هنگفت برای پروژه‌های ساختمانی و مثلا ارتقاء امکانات و امنیت برای حجاج، نتیجه آن شد که نتوانستند روش‌های بهتری برای مدیریت جمعیت انبوه اتخاذ کنند و این پادشاهی نمی‌تواند به این شکل ادامه دهد.