به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد، رقابت حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون در حالی به پایان رسید که در این انتخابات، محمد بهرامی سیف آباد توانست با کسب بیشترین آرا رقبای خود را شکست دهد و به عنوان منتخب مردم راهی مجلس دوازدهم شود.
نکته مهم این انتخابات شکست جریان مردمی ندای وحدت بود جریانی که اصالت تشکیل آن مبتنی بر ظرفیت ایل و قومیت بود و البته انتظار میرفت این جریان با بهبود ساختار و گسترش حوزه نفوذ خود در دیگر طوایف، بتواند ظرفیت قومیت را در مسیر درست و به سمت پیوستهای سیاسی و فرهنگی اقوام پیش ببرد که متاسفانه در این زمینه موفق نشد و حتی به دلیل عدم ساختارمندی، بی برنامگی و نهایتا ایجاد انشقاق درونی، خود شکست را پذیرا باشد و نهایتا اولین تجربه فعالیت سیاسی مبتنی بر قومیت شکست بخورد.
در ماجرای شکست جریان ندای وحدت میتوان گفت این جریان ابتدا از درون شکست خورد و انشقاق عجیب درونی مانع موفقیت دوباره آن شد. به عبارت یک ضرب المثل محلی، جریان ندای وحدت به یک «آبادی چهل کدخدا» تبدیل شده بود که هر کدام از کدخداها راه خود را میرفت و توجهی به واقعیت رقابت نداشت.
نگاهی به آمار رای آوری کاندیداهای این حوزه انتخابیه نشان میدهد که اگر دیگر عوامل را کنار بگذاریم، آمار آرای کاندیداهای جریان ندای وحدت در کنار هم از آرای فرد پیروز انتخابات بیشتر بود و یک کاسه شدن این آرا فارغ از موجی که میتوانست ایجاد کند، به تنهایی میتوانست باعث پیروزی مجدد این جریان و کاندیدای آن شود.
تعداد کل آرای محمد بهرامی سیف آباد به عنوان نفر اول انتخابات حوزه بویراحمد، دنا و ما گون ۷۱ هزار و ۷۴۷ رای است در حالی که مجموع آرای چند کاندیدای برخاسته از ندای وحدت ۷۲ هزار و ۴۲۱ رای است که همین اتحاد رای خود میتوانست عامل موفقیت باشد.
در مورد دلایل شکست ندای وحدت مطمئنا مباحث کارشناسی مطرح میشود، اما ذکر چند نکته در این زمینه ضروری است.
جریان ندای وحدت با توجه به زمینه قومیتی، از همان ابتدا نتوانست این ظرفیت را تعمیم داده و از دیگر طوایف میزبانی کند و سهم در مدیریت دهد به گونهای که قدرت طلبی و غرور به انشقاق بیشتر از دیگر طوایف و محصور شدن در دایره قومیتی خود شد.
این جریان از همان ابتدا تلاش کرد که هر آنچه نیاز دارد را از درون تهیه کند به عنوان مثال حتی در حوزه رسانه هم دست به ایجاد مجموعههای خبری و خبرنگاری زد مجموعههای غیر حرفهای که مانند آفتی فضای رسانه پیرامون مدیران را قبضه کرده بود و اجازه نزدیک شدن هیچ رسانه دیگری را نمیداد به گونهای که دیدیم نهایتا رسانههای حرفهای استان در انتخابات چندان کاری با این جریان نداشت و بیشتر با رقبای آن کار میکرد.
از طرف دیگر اعضای این جریان آنچنان مشغول رقابت از درون بودند که هیچ توجهی به بیرون نداشتند تا جایی که این رقابت درونی باعث شده بود طی این چهار سال مرتبا شاهد قهر و آشتی برخی افراد صاحب نفوذ آن باشیم ، به گونه ای که برخی از بزرگان این جریان یا به رقبا پیوستند یا اینکه خود علم رهبری به دست گرفتند و مستقلا وارد گود انتخابات شدند و به انتقام از همدیگر پرداختند و نهایتا همه یکجا از رقیب با برنامه خود، متحمل شکست شدند.