قال علی(ع) : «فِی تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ؛ در
دگرگونی روزگار گوهر شخصیت مردان شناخته میشود.» (نهج البلاغه، حکمت
217، صفحه 507)
هر انسانی در شرایط معمولی و عادی، مانند دریای آرامی است که پدیده جدیدی
را به دنبال ندارد. چشمها به سطح دریا نگریسته میشود و آرامش و یکسانی بر
آن حاکم است. تا چشم انسان به کرانههای دریا سو میدهد، همه آب ها یک رنگ
و یک جورند، در این شرایط نمیتوان به بخشی از دریا نمره بالا داد و به
بخشی دیگر نمره متوسط و پایین. لیکن همین دریای آرام، اگر توفانی و مواج
شود، فراز و فرود پیدا میکند. آنگاه است که دریا، آنچه را در خود پنهان
کرده، آفتابی میکند و به منصه ظهور میرساند.آنچه در عمق دریاست، ممکن است
لؤلؤ و مرجان و اشیای گرانقیمت باشد و نیز ممکن است اشیای پست و بیارزش و
گاهی هم زیانبار و ویرانگر باشد. حضرت علی(ع) در سخن فوق، به این حقیقت
اشارهای لطیف دارند که: جامعه انسانی مانند دریاست، ظاهری و باطنی دارد ،
در حالت عادی نمیتوان به لایههای درونی و پنهان آن به درستی دست یافت،
ولی همین جامعه در چالشهای غیرعادی و در شرایط بحرانی، پردهها را کنار
میزند و حقیقتهای پنهان آشکار میشود، تا سیه روی شود هر که در او غش
باشد. در یک جامعه انقلابی و ارزشی، مانند جامعه اسلامی در ایران ما، نفاق و
دورویی کار آسانی است.
دشوار نیست کسی به ظاهر خود را به رنگ انقلاب و به شکل انقلابیها درآورد،
اما در باطن، دشمن هرگونه ارزش و تحول و پیشرفت باشد، لیکن شناسایی این
گونه کسان، با شعارهای عوام فریبانه و رفتارهای عوام پسندانه و طرح های
فریبنده، کار آسانی نیست؛ در حالت عادی، پی بردن به لایههای تو در توی این
گونه کسان، دشوار و بلکه ناممکن است. باید آزمون عمومی و تحولی بنیادین
صورت گیرد تا چهرههای خادم و خائن از یکدیگر بازشناخته شوند. علی(ع) به
همین حقیقت اشاره کردهاند که در تحولات اجتماعی و در شرایط غیرعادی و
بحرانی، جوهره و باطن افراد برای یکدیگر شناسایی میشود.
«تقلب احوال» یعنی دگرگونیهای اجتماعی، انقلابها، فتنهها، کودتاها،
براندازیها و ... همه و همه، زمینه رو شدن چهره واقعی انسان هاست. انقلاب
اسلامی ایران، تحولی شگرف و الهی در عمق وجود انسان ها به وجود آورد.
بسیاری از نامداران ناشایست، از کرسی قدرت به زباله دان تاریخ افتادند و
بسیاری از گمنامان با اخلاص، به عرصه اجتماعی آمدند و در خدمت نظام و مردم
قرار گرفتند و کم نبودند افرادی که از شرایط انقلاب سوء استفاده کردند و
خود را انقلابی و خط امامی جا زدند و بعدها نااهل و نامحرم از کار درآمدند و
از پشت به این نظام مقدس ضربهها زدند. اما انقلاب اسلامی، در مراحل
تکاملی خویش، هر چه به پیش میرود، در غربال ها وآزمون های به وجود آمده،
به تصفیه انسان ها پرداخته و خادمان و خائنان را از یکدیگر جدا کرده است و
به مردم معرفی میکند. فتنه فراگیر سال 60 از یادمان نرفته است؛ عوام
فریبیهای بنی صدر به خوبی در حافظه این ملت مضبوط است و ... همه اینها
همان «تقلب احوال» است که میزانی برای شناخت شخصیتهای اصلی، از شخصیتهای
بدلی انقلاب به شمار میرود. در سال 88 و انتخابات دهم ریاست جمهوری و پس
از آن، بار دیگر دریای انقلاب بحرانی شد و امواج فتنهها سر برآورد، یک
تحول همه جانبه در سطح اندیشه و افکار عموم مردم ایران انجام گرفت. کسانی
که نان و نمک این انقلاب را خورده بودند، بیشرمانه نمکدان شکستند وآنچه
سالها از مردم کتمان و پنهان میکردند، در بیانیهها و اظهارات و مواضع خود
آشکار ساختند. در برابر قدرت انتخاب ملت، عقل و منطق خود را از دست دادند و
بر مرکب چموش احساسات و هواهای نفسانی و حیوانی سوار شدند و تا آنجا که
توانستند، تاختند و تخریب کردند. فتنه سال 88 از یک نگاه «خسارت» بود و از
نگاه دیگر «نعمت»؛ خسارت از آن رهگذر که حدود یک سال ذهنها، فکرها و
انرژیها را صرف اموری بیاساس کرد، اما نعمت بود چون این نسل و نسلهای
آینده را به فکر و بینش و بصیرت واداشت تا از ظاهر امور و اشخاص، به باطن
نقب بزنند، بر آگاهیها و بصیرتهای خویش بیفزایند، به آنچه میدانند بسنده
نکنند و بدانند که ممکن است در کنار هر دانهای، دامی نیز گسترده باشند،
تا به موقع به شکار بپردازند. دگرگونی سال 88 باطن و جوهره خیلیها را
برملا ساخت و آنها که سال ها نام امام(ره) و خط امام(ره) را برای خود مدال
افتخار میدانستند، در برابر راه امام(ره) و جانشین بحق ایشان، موضع
گرفتند، از خطوط قرمز نظام عبور کردند، به نصیحت خیرخواهانه جواب منفی
دادند، خود کامگی، خود رأیی و خود بینی، آنان را از مردم جدا کرد و به جایی
رسیدند که آشوبگران خیابانی و آنانی که علیه مظاهر مقدس دینی، مانند
عاشورا، هتک حرمت و جسارت کردند، آنها را انسان های خدا باور نامیدند و کار
به جایی رسید که خود را «حق مطلق» پنداشتند و هر چه غیر خود را باطل. آرای
چند میلیونی و اکثریت را «تقلب» خواندند و آرای خود را حق و درست به شمار
آوردند. آری، در این شرایط و فضای مه آلود بود که ملت بزرگ و مسلمان
ایران، حماسهای جاوید آفریدند و به گونه خودجوش، به میدان آمدند و یوم
ا... «9 دی» را رقم زدند. نهم دی ماه 88 یکی از روزهای ماندگار تاریخ
انقلاب اسلامی ایران شد؛ روزی که بصیرت دینی، غیرت ملی و دینی و حساسیت در
برابر هجوم به ارزشها، خود را نشان داد. مردم در آن روز تاریخی، با تمام
وجود آمده بودند که به فتنهگران دست نشانده، «نه» بگویند و به روح و جوهره
نظام اسلامی، یعنی ولایت «آری» مجدد بگویند و میثاق نوین ببندند؛ آمده
بودند تا 3 عنصر اخلاص، بصیرت و عمل بهنگام را به نمایش بگذارند، تا خار و
خسهای قرار گرفته روی جریان جاری انقلاب را کنار بنهند و کوثر گوارای
انقلاب اسلامی را از هرگونه آلودگی و غش و ناخالصی پاک سازند.
9 دی در حافظه این ملت، روز اوج اقتدار و غیرت دینی است. 9 دی روز افتخار و
بالیدن به ارزشهای دینی و انقلابی است. 9 دی روز وفاداری به نظام و روح
آن، ولایت فقیه است. 9 دی روز دریا شدن قطرههایی است که از گوشه و کنار
آمده بودند. و بالاخره روز 9 دی 88 از روز بودن به روزگار شدن تبدیل شد.
پژوهشگر: فرشته تختی/روزنامه خراسان شمالی