گویا رسانه ملی و مطبوعات در روزهای گذشته فراموش کرده بودند سال گذشته دربهمن ماه سیاستهای اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است ،
گویا رسانه ملی و مطبوعات در روزهای گذشته فراموش کرده بودند سال گذشته دربهمن ماه سیاستهای اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است ،
قلم که میخواست یادآوری کند سال گذشته مقام معظم رهبری در روز ۲۹ بهمن سیاستهای اقتصاد مقاومتی را ابلاغ و از دولت مردان و فعالین اقتصادی و آحاد ملت خواستند با اجرای آن ، اقتصاد کشور را در مقابل توطئه ها مستحکم کنند، البته رهبری از سالها قبل در اول سال با انتخاب نام هایی چون جهاد اقتصادی و حمایت از کار و کارآفرینی و سرمایه ایرانی و… حرکت به سوی اقتصاد مقاومتی را رهنمون بوده تا مقدمه تحقق اقتصاد مقاومتی فراهم شود. قلم که به جهت عدم توجه شایسته به نامگذاری ها و سیاستهای اقتصادمقاومتی مدت هاست معترض دولت و من مدعی بخش خصوصی است ، می گوید ای کاش ستادی وجود می داشت که در سالگرد ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی از مسئولین حوزه اقتصادی دولت و فعالین و مسئولین تشکلهای بخش خصوصی سوال می کرد واقعا برای تحقق نامگذاری ها و اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی چه کرده اید، آیا حرفی برای گفتن و نوشتن دارید ؟ همین تریبون ها و مطبوعات و افراد مدعی در بخش خصوصی که بعضاً برای مطالب بسیار کم اهمیت ساعتها گردهمایی و مصاحبه و مناظره و طرح و برنامه ارائه می دهند در یک سال گذشته برای تحقق اقتصاد مقاومتی چه کرده اند ؟ آیا مدیران اقتصادی دولت تدبیر و امید اقدام درخوری برای تحقق اقتصاد مقاومتی داشته اند؟ یا اینکه فقط چشم به نتیجه مذاکرات هسته ای که البته آن نیز مهم است و باید همه علاقمندان به ایران اسلامی از مذاکرات حمایت کنند و درمقابل کارشکنان ایستادگی نمایند دارند ؟ دولت و تشکل های بخش خصوصی و همه آحاد مردم از تجربه دفاع مقدس آموخته اند که تحقق اقتصاد مقاومتی به بسیج عمومی همچون بسیج دوران دفاع نظامی این سرزمین که همه امکانات در اختیار دفاع قرار گرفت نیاز داشته و دارد، آیا در این راه قدمی برداشتیم ؟ آیا ستاد پشتیبانی ازاقتصاد مقاومتی همچون ستاد پشتیبانی از دفاع مقدس با اختیار کامل تشکیل داده ایم ؟
شاید سوال شود چه کاری باید صورت می گرفت که آن بسیج ایجاد می شد ؟ همه می دانند آن روز پیرزن روستایی تخم مرغ هایی که تمام دارایی اش بود را به میدان آورد تا در مقابل دشمن نظامی ایستادگی کند. چرا امروز برای صادرات تخم مرغ ها که می تواند ارز تولید و به اقتصاد مقاومتی کمک کند مشکل ایجاد میکنیم ، آن روز با اینکه آن پیرزن خود نیاز به خوردن تخم مرغ ها داشت اما اولویت را به مقاومت ملت داد ، آیا امروز نیز آن گونه ایم ؟ چرا مسئولین دست اندر کار در دولت قبل و دولت تدبیر و امید و فعالین بخش خصوصی این نگاه را به اقتصاد مقاومتی ندارند؟ چرا باید کامیون و واگن حامل چای صادراتی که مازاد تولید کشور است به دلیل صدور یک بخشنامه اشتباه و خلاف قانون توسط معاونت وزارت کشاورزی ده روز در گمرک بماند و کسی پاسخگوی خسارت صادر کننده و تولید کننده نباشد .
جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی با حرکتهای معمول محقق نمی شود، در دفاع مقدس زمانی پیروز شدیم که با بسیج عمومی وارد میدان شدیم و همه اولویت ها را به مقاومت دادیم ، هر امکانی وجود داشت اولویت اول به دفاع اختصاص داده می شد . مردم که با کمک اطلاع رسانی رسانه ها پی به اهمیت تامین نیاز های دفاع مقدس برده بودند، خود نیازشان را در اولویت بعدی قرار می دادند ، لذا با رضایت کمبودها را متحمل بودند. چرا حالا به صادرات غیرنفتی که میتواند با ارز آوری به تحقق اقتصاد مقاومتی کمک کند اولویت داده نمی شود ؟ چرا فقط وقتی به فکر صادرات می افتیم که کالایی در بازار داخلی مازاد و در حال ازبین رفتن است ، چرا به کارخانجات صادرات محور توجه ویژه نمی شود؟ هیچکس تردیدی ندارد که یکی از راه های تحقق اقتصاد مقاومتی صادرات کالاهای غیرنفتی است . با این وجود آیا در یک سال گذشته واقعاً برنامه ویژه ای که قبل از ابلاغ سیاست ها وجود نداشت برای توسعه صادرات داشته ایم ؟ برای تولید صادرات محور چه طرحی اجرا کرده ایم و چه حمایتی از صنایع صادرات محور در دستور کار داشته و داریم ، کدام زیر ساخت اقتصادی در جهت توسعه تولید کالاهای صادرات محور و صادرات تقویت شده است ؟ دولت و مجلس محترم کدام برنامه ویژه را برای تحقق اقتصاد مقاومتی در حوزه تجارت ارائه کرده اند ؟ چرا بانک مرکزی و شبکه بانکی بعد از ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی بجای کاهش نرخ، بهره تسهیلات صادراتی را که می توانست به توسعه صادرات و اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی کمک کند، افزایش داده تا جایی که بانک توسعه صادرات سود تسهیلات صادراتی را به کمتر از دوبرابر رسانده است، آیا این مخالفت با تحقق اقتصاد مقاومتی نیست ؟ آیا وقتی سازمان امور مالیاتی بجای اجرای دقیق معافیت‌های تصریح شده در قانون برای فعل صادرات پرونده صادر کنندگان فعال را در سراسر کشور به واحد مخصوص می فرستد تا بشود به
بهانه های مختلف مالیات بیشتری از صادرکنندگان دریافت کرد به تحقق اقتصاد مقاومتی کمک می شود ؟ کارشناسان بارها گفته اند دریافت هشت درصد مالیات و عوارض ارزش افزوده از کالاهایی که برای صادرات خریداری میشود به آنجهت که صادرکننده اعتماد به عودت ارزش افزوده از طرف سازمان امور مالیاتی ندارد و همان ابتدا مبلغ پرداختی را به نرخ تمام شده کالاهای صادراتی خود می افزاید و باعث می شود امکان رقابت با رقبای خارجی از بین برود که نتیجه آن کاهش و و یا عدم افزایش معقول حجم صادرات بوده است ، چرا به این گفته کارشناسی توجه نمی شود ؟ اگر مطالبات صادرکنندگان از محل جایزه صادراتی پرداخت شود اعتماد صادرکنندگان به مجلس و دولت بیشتر جلب میشود وپای به میدان پر ریسک صادرا ت میگذارند ، مگر طلب صادرکنندگان از محل جایزه صادراتی حقوق آنها نیست ، چرا دولت و مجلس از پرداخت آن خودداری می کنند؟ اگر اعضای هیئت نمایندگان اتاق در سراسر کشور و اتاق ایران برای تحقق حقوق صادرات پیگیری شایسته می داشتد پرداخت حقوق صادرات در اولویت قرار می گرفت و باعث می شد صادرکنندگان دلگرمی بیشتری برای قبول ریسک درجهت توسعه صادرات و تلاش بیشتر برای تحقق اقتصاد مقاومتی داشته باشند ، البته قلم خود شاهد پیگیری های اتاق بوده است اما پیگیری بیشتر لازم بود. چرا در حمل و نقل ریلی و جاده ای بعد از سالها همچنان مشکلات و کمبود ها بیش از پیش وجود دارد؟ چرا در پایان هرسال باید تولید کنندگان صادرات محور و صادرکنندگان از بسته شدن پایانه بارگیری کالاهای صادراتی در راه آهن مشهد نگران باشند درحالی که راه آهن و گمرک تاسیسات جایگزین مناسبی ایجاد نکرده اند ؟ قبلا در یادداشتی نوشته بودم در دوران دفاع مقدس در ایام نوروز ، ارسال کمک های مردمی و نیروها به مناطق جنگی بر هر جابجایی مسافر اولویت داشت ، اما حال هنوز نوروز نشده صادرکنندگان که مدافعین اقتصاد مقاومتی هستند را تهدید به توقف بارگیری حمل کالاهای صادراتی از پایانه باری راه آهن مشهد می کنند، آیا این حمایت از تحقق اقتصاد مقاومتی است ؟ چه شد که به دستور مرکزنشینان و برخلاف نظر مقامات استان توفیق صادرات سیمان از استان خراسان رضوی گرفته شد ؟ واگذاری اختیار به استاندار و مقامات استان درحوزه اقتصاد بخصوص صادرات که ده ها بار از طرف فعالین بخش خصوصی بویژه صادرکنندگان مطرح شده است به کجا رسید ؟ اگر این واگذاری اختیار انجام نشود یک معاون غیر مطلع در وزارت بخود اجازه می دهد برخلاف نظر استاندار ، دستور دریافت عوارض از کامیون‌ها را صادر کند ، در دوران دفاع مقدس استاندار و مسئولین استان اختیارکامل برای حمایت از مقاومت نظامی داشتند آیا مقاومت اقتصادی نیاز به حمایت ندارد ؟ به نظر می رسد شورای گفتگو بهترین بستر برای واگذاری اختیاری همچون ستادهای پشتیبانی جنگ به استان ها باشد. با پیگیری جمعی از دلسوزان در هیئت نمایندگان اتاق ایران تصویب شد کارت بازرگانی که مخصوص تجارت است پنج ساله صادر شود. اینکه چرا برای بازرگانان یک ساله صادر می شود را کسی پاسخگو نیست؟ چرا معافیت های قانونی برای عدم دریافت وجه از صادرکنندگان رعایت نمی شود ، آیا این اقدامات برای تحقق اقتصاد مقاومتی از مسیر صادرات مفید است؟ البته اقتصاد مقاومتی فقط به صادرات مربوط نبوده بلکه صادرات غیر نفتی یکی از محورهای مهم تحقق اقتصاد مقاومتی بوده و خواهد بود .
چه باید کرد ، متاسفانه در دولت های نهم و دهم به درس اقتصاد مقاومتی که در سوره حضرت یوسف (ع) از جانب پرودگارمتعال به مسلمانان هدیه شده است توجه نکردند تا درآمد های فراوان ارزی خدادادی از محل فروش نفت را برای اقتصاد مقاومتی صرفه جوئی و نگهداری کنند. ضمن اینکه متاسفانه با برقراری یارانه نقدی بدون پشتوانه برای دولت یازدهم تعهد ایجاد کردند تا به جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی ضربه ای کاری زده باشند .
شاید تجدید انتخابات اتاق بازرگانی ، صنایع ، معادن و کشاورزی فرصت خوبی برای اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی به اعضای اتاق بدهد تا کسانی را انتخاب کنند که اقتصاد مقاومتی را قبول داشته و از مسیر کسب و کار عنوان فعال اقتصادی را کسب کرده و در حال حاضر نیز تولید و یا تجارت و بطور کلی کسب و کاری داشته و اتاق را برای همه اعضا خواسته و روحیه پاسخگویی داشته و از همه مهمتر شایسته سالاری را بر دوست سالاری ترجیح دهند . همچون مرحوم مهندس سید جلال سخاوتی که افتخار فضای کسب و کار و تجارت استان وکشور بود، اگر در اتاق های سراسر کشور چون او انتخاب شوند بخش خصوصی میتواند وظیفه خود را در اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی انجام دهد.تحقق اقتصاد مقاومتی در دولت و بخش خصوصی باور می خواهد .
