کد خبر: ۶۵۷۷۸
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۵ 25 July 2015
تابناک گیلان: روابط مبتنی بر رقابت چند صباحی است که به تاسی از حوزه ی اقتصادی وارد حوزه های فرهنگی و آموزشی شده است. این سابقه ی رقابتی در حوزه ی آموزشی را می بایست به تحولات سیاسی- اجتماعی ای مرتبط دانست که پس از شکل گیری آموزش و پرورش مدرن و رشد گرایش عمومی نسبت به آموزش به اوج خود رسیده است.

نظام امتحانی تنها راهکار آموزشی برای تعدیل این هجمه­ی عمومی محسوب می­شد. افزایش سریع جمعیت از طرفی و ضرورت تحصیل برای ارتقاء در دیگر سطوح سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... موجب گردید تا تحصیل بنیانی برای دستیابی به سرمایه ی فرهنگی ای شود که خود این سرمایه می توانست مبنایی مستحکم برای سرمایه های اقتصادی و اجتماعی باشد.

رقابت اقتصادی بازار به سرعت در حوزه ی فرهنگی مورد توجه ی بنیانگذاران آموزش نوین قرار گرفت؛ به شکلی که هر نوع دستیابی ای به سرمایه ی فرهنگی نمی توانست بدون گذر از آزمونهای رقابتی مقدور شود. اگر پیشتر قبل از استیلای کامل نظام آموزشی مدرن، تحصیل این سرمایه ی فرهنگی محصول کارویژه های کمتر نهادی و بیشتر اجتماعی بود، از دوران مدرن به بعد سرمایه ی فرهنگی به سرعت به بخشی از دستگاه و گفتمان غالب سیاسی و آموزشی مبدل گردید.

دیگر هیچ متفکری همچون آگوست کنت نمی توانست به بهداشت مغزی یا همچون انیشتین به تحصیل خانگی بیاندیشد. هر نوع رشد و ارتقاء علمی و آموزشی در گرو گذر از خوانها و مراحلی است که نظام آموزشی تعیین می کند.

سیستم رقابتی آموزش هر چند به شکلی غایی در پی انتخاب مواردی است که بیشترین توانایی تحصیل سرمایه ی فرهنگی را داشته باشد، اما در واقع خود این سیستم مانعی بر سر انتخاب است.

در حقیقت نظام رقابتی آموزش مدرن با ایجاد رقابت سخت و جان فرسا بیش از آنکه هموار کننده ی راه دستیابی به تحصیل سرمایه ی فرهنگی باشد، موجب عقب ماندگی ها و دور شدن از این سرمایه شده است. این امر نشانگر این ادعاست که این نظامهای آموزشی مدرن هستند که چگونگی دستیابی به سرمایه ی فرهنگی را به شکلی نهادی تعریف و در عین حال تحدید کرده­اند.

برنامه ی رقابتی حاکم بر آموزش در اینجا تحت نام کنکور، تنها راه دستیابی به این سرمایه ی فرهنگی و به زعم آن سرمایه های سیاسی و اقتصادی و تا حدودی اجتماعی است. هرچند این آزمونِ صعب العبور امروزه از سوی بسیاری از دانشگاههای مبتنی بر پرداخت شهریه، برچیده شده است، اما دلایلی کلیدی و اساسی هنوز به اقتدار و استیلای کامل این برنامه ی آموزشی رقابتی تداوم می بخشد؛ دلایلی از قبیل کم هزینه بودن دانشگاه هایی که به این آزمون گره خورده اند، سطح بالای آموزشی این دانشگاه ها و به زعم آن میل به خودآزمایی در آن و امید به دستیابی بیشتر به بازارهای کار از راه قبولی در رشته های دانشگاهی نان آور، همه و همه موجب شده تا این آزمون هنوز ضرورت کارکردی خود را به عنوان درگاه ورود به راه های تحصیل سرمایه  فرهنگی و اقتصادی حفظ کند.

 درگاهی که از نظر بسیاری از سرمایه گذاران در حوزه ی کتابهای کمک درسی، کلاسهای تقویتی و خصوصی، بنگاه های یک شبه ی تعیین رشته و ... یک آزمون نان و آب دار به حساب می آید. و برای بسیاری از رهروان این راه، مسیری است ترسناک، پر از دلهره و استرس و گاهی پر از زیان اقتصادی. زیانهای ناشی از به هدر رفتن سرمایه گذاریهای کلان در بنگاههای تولید کتب غیر درسی، کانونها و کلاسها و ... و یا از دست دادن امید به آینده ای که رشته­ی تحصیلی جدید برای وی رقم خواهد زد . فرد پشت کنکوری به درستی می داند که تنها راه موفقیت بدست آوردن چند رشته از بی نهایت رشته ای است که آزمون و رتبه ی قبولی در آن برای وی به همراه خواهد آورد.

 همه ی این موارد کوله باری از اندوه و استرس را با فرد پشت کنکوری به سر جلسه می برد. تأخیر بیش از حد در اعلام نتایج نه تنها فشارها را کم نمی کند، بلکه بر شدت استرس وی می افزاید. درست مثل تأخیر عامدانه ای که مجری تلویزیونی برنامه هایی چون اسکار سینمایی و ... برای بالا بردن میزان شک وارده به مخاطبان به کار می گیرد.

 این تأخیر و در نهایت اعلام نتایج در واقع کل هستی فرد را رقم می زند. او می تواند از طریق رتبه­ی قبولی خود از هم­اکنون آینده ی تحصیلی خود را هموار، ناهموار و یا پوچ ببیند. چیزی که گاهی منجر به یک بحران روحی و شکست می شود. معضل اساسی در اینجاست: ساختار رقابتی این آزمونها برای تقویت و ترغیب جوانانی نیست که پا در وادی تخصص گرایی و تحصیل سرمایه­ی فرهنگی گذاشته­اند، بلکه در واقع خود کنکور به وضعیتی بغرنج مبدل شده و از همان راهِ تحصیل سرمایه ی فرهنگی بسی دشوارتر شده است. کنکور در این برزخ میان بودن و نبودن، خود به یک دستگاه رقابتی سهمگین مبدل شده است که گذر از آن به کول ی پر از امید، علم و شناخت نیازمند است. اما سرمایه­گذاران از یاد برده اند که نمی توان این لویاتان سهمگین را برای دانش آموزان سرشار از استرس و دلهره، با آزمونهای نمایشی کانونها و راست کردن بیلبوردهای موفقیت در سر گذرها از میان برد.

دانش آموز پشت کنکوری به این اصل می بایست آشنا شود که زندگی تنها در پس موفقیت در کنکور در جریان نیست، زندگی فرآیندی است که آزمونهای رقابتی از نوع کنکور و ... تنها بخش کوچکی از آن اند. اصلی که هیچگاه هیچ کانون و نهادی به دانش آموز دختری گوشزد نکرد که عدم کسب یک رتبه­ی عالی، نباید جان شیرین و بزرگوار خود را فدای آن کرد.
منبع: تابناک
برچسب ها: احمد غلامی ، کنکور
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار