قبل از پایان نشست خبری، مدیرنفتی، دبه قرمز رنگی(آفتابهگونی) رونمایی وکرد و به حضار نشان وداد وگفت؛ این هم سلاح مخفی ما دربرابر تحریمها !!!!
خبرنگاری هم با تعجب گفت؛ یعنی با دبه،آفتابه میخواهید تحریمها رو دور بزنید ؟؟؟
مدیر هم به طعنه گفت؛ پ ن پ, با کشتیهای نفتکش، تازه این چیزی نیست قراره از لگن هم استفادههایی داشته باشیم، ودرادامه بفرمود؛ عزیزان آیا تاکنون به تأثیرات دبه پی بردهآید!
و ادامه داد: ما با همین وسیله ارزان بارها زیر خیلی چیزهای مهم زدیم و دبه کردیم.
طبق تحقیقات کارشناسان دبه برای انتقال نفت از نفتکش که باعث تصادفات دریایی میشود کارایی بیشتری دارد و انشالله اگر برنامه نفت در برابر غذا عملی شد ما به هر کارمند دولت یک دبه نفت میدهیم تا ببرد بفروشد و خرج زن و بچهاش را در بیاورد.
همان وقت
خبرنگاری با تعجب گفت: ببخشید اونوقت تکلیف مردمی که کارمند دولت نیستن، چه میشود ؟؟
مدیر نفتی هم خشمگین رو به مسئول روابط عمومی کرد و گفت: صدبار گفتم فقط خبرنگاران جراید تخصصی تهرآن رو به جلسه دعوت کنید !!!
لحظاتی بعد با محبت بیدریغ چند عزیز نفتی، خبرنگار بومی از جلسه به بیرون پرتاب شد.
دست آخر هم نشستخبری با اهدا بستههای فرهنگی به چند خبرنگار طهرونی و همهی مهمانان حاضر و تفهیم محتویات با ارزش لای کتابها پایان یافت و حاضرین برای مشاهده دستاوردهای نفتی در قالب یک تور رسانهای با دو دستگاه اتوبوس VIP راهی رستوانی پنج ستاره شدند.
بعد صرف نهار اتوبوسها برای مشاهدات توفیقات نفتی از کنار ساحل عبور کردند و مدیر روابط عمومی با نشان دادن چند قایق ماهیگیری که دور دستها مشغول صید بودند گفت: بخاطر اینکه وقت شما عزیزان متخصص از فرنگستان تهرآن آمده گرفته نشه، دیگه وارد جزییات نمیشوم فقط در جریان باشید الان بجز سانچی حدود 449 فروند نفتکش فعال داریم که همشون همین دور و برمشغول هستند.
همان موقع زن میانسالی به نزد مدیر تور رفت و گفت: ببخشید من نیست، بچهام رو گازه اتفاقاً خیلی هم نازه اینکه عجله دارم، میخواستم بدونم این دست آوردهای قشم رو کی نشون میدین؟؟
مدیر تور هم به زحمت لبخندی زد و گفت: قرار شد مهمانان و عزیزانی که همراه خبرنگاران آمدن سوار اون یکی اتوبوس بشن، شما هم خواهرم عجله نکنید ما تا دست آوردهای نفتی مجموعه گردشگری کوه گنو، کباب ترکی هتل قرمز، پیتزا دایره رو نشون حضار ندادیم که نمیتونیم برویم بازار بزرگ قشم !!
درست همان موقع تلفن همراه مدیر تور زنگ خورد و خبر عزل مدیر روابط عمومی شهرداری تهران را اعلام کرد...
هوا تاریک شده بود و صدای زوزه گرگ های بیابان به وضوح شنیده میشد اما چاره ای نبود مملکت قانون دارد و باید طبق ضوابط رفتار کرد اینکه در بیابان ترسناک نرسیده به کوه گنو ناگهان اتوبوس متوقف شد و بعد از مختصری جر و دعوا مدیر روابط عمومی شهرداری تهران با چشمانی اشکبار در حالیکه سعی میکرد بسته فرهنگی را از چنگ مدیر تور بیرون بکشد به بیرون اتوبوس پرتاب شد.
طفلک مدیر روابط عمومی که یاد عزل وزیر خارجه دولت «اوس محمود» افتاده بود وسط بیابون یک توییت «الکی خوش» فرستاد که مثلا من ناراحت نیستم و داره بهم خوش میگذره، بعد هم جلوی یک پراید گرفت و فریاد زد؛ دربست بندر هزار تومن َ!!!
اینطور که ما شنیدیم این طفلی زیر مشت و لگد راننده پراید جون سالم به در برده و الان هم به کمک خیرین در حال بازگشت به تهرآن است، اینکه توصیه میکنیم عزیزان رسانهای که از تهرآن برای پوشش تخصصی اخبار به شهرهای جنوبی تشریف میآورند، اقلا یه کم پول با خودشان بیاروند.
شایان ذکر و مسبوق به سابقه است، که شرکت ملی نفتکش تا بحال یکبار هم خبرنگاران هرمزگانی را ندیده اما تور خبری برای روزنامهنگاران تهرآن برگزار میکند......
انتهای پیام/گلخنی