نقل شده وقتی او روزنامه منقوش به عکس تمام قد آقای مدیرکل و فاکتور 5 میلیون تومانی را به آقای مدیر نشان داد، ذهن او را مخدوش و مدهوش کرد!
مدیرکل برآشفت که این چیست؟ مدیر روزنامه از محسنات این تصاویر و آب و روغن به کار رفته برای انتخاب واژگان گفت اما مدیرکل یک جمله بر زبان آورد:
من اگر 5 میلیون پول اضافه داشتم یک حلقه ژیمناستیک برای فلان روستای دور افتاده گهرباران میخریدم که کودکان آن را بهره مند کنم !
نقل شده که دیگر تصویر مدیرکل یاد شده در صفحه نخست این روزنامه در شمال منتشر نشده است.
روزنامه ای که گاهی ژست اصلاح طبانه میگیرد اما مدیران اصولگرا را قدیس میسازد و یا در بحران مدیریتی برخی مدیران زوار دررفته دولت در مازندران صفحه نخست روزنامه خود را ثناگوی آنها میکند.
اگرچه هرگز از جنبه اقتصادی و و ضروریات مالی در گرداندن نشریات خصوصی نمی توان به راحتی گذشت اما برخی اوقات همین گردش مالی در برخی از نشریات موجب شگفتی شده است!
انتهای پیام/