به گزارش 24، خاطرات محمد البرادعی، همانطور که در سال 92، نکات بسیار ارزنده ای در حمایت از حسن روحانی و مذاکراتش داشت، این روزها، به خوبی پشت پرده مذاکرات بی فایده سعید جلیلی و اظهارات دروغین احمدی نژاد در بحث مبارزه با آمریکا را افشا می کند. در بخشی از این خاطرات می خوانیم:
جلسه بعدیام با احمدینژاد بود. یک گفتوگوی تک به تک با حضور صالحی به عنوان مترجم درخواست کرده بودم. ارزش سیاسی مقدمات سوخت پیشنهاد شده را برای احمدینژاد توضیح دادم و گفتم بازرسی هرچه سریعتر تأسیسات جدید در «فوردو» برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارزش دارد و طبق توافق با صالحی، پیشنهاد کردم بازرسیها هرچه زودتر و قبل از 25 اکتبر انجام شود.
به نتیجه کلام خود فکر میکردم، اما مهمتر اینکه میخواستم جلوی گمانهزنیهای غرب را بگیرم. اضافه کردم: «بهتر است بدانید آژانسهای اطلاعاتی غربی چندین سال است از تأسیسات باخبرند».
احمدینژاد خندید. پاسخ داد: «اگر آنها واقعاً میدانستند، اوباما نمیگفت احتمالاً تأسیسات نظامی است» ـ همانطور که در یک کنفرانس مطبوعاتی بیان کرده بود.
وی اضافه کرد که اوباما باید دست از لفاظی درباره ایران بردارد و دیگر نگوید: «شما باید این کار را انجام دهید، شما باید این کار را انجام دهید» و نباید آشکارا تهران را سرزنش کند. گفتم احمدینژاد باید درک کند که اوباما محدودیتهای داخلی خود را دارد که در پاسخ گفت: «من هم همینطور». واضح است که برای احمدینژاد و در کل برای ایران، رفتار محترمانه غرب اهمیت زیادی داشت. بخصوص احمدینژاد نسبت به سارکوزی بیاعتنا بود و میگفت، او در بعضی موارد «بیادب» بوده است.
به علاوه احساس میکرد از اینکه اوباما به پیام تبریکش بعد از انتخابات امریکا پاسخ نداده، مورد توهین قرار گرفته است. کلید پیشرفت در روابط دوجانبه با ایالات متحده، لَحنی است که باعث میشود ایران بیشتر احساس یک دوست داشته باشد تا یک مطرود.
وقتی اشاره کردم استفاده از پروتکل الحاقی به قضیه ایران کمک میکند، احمدینژاد گفت مسئلهای نیست، اما احساس میکردم تهران به نوعی حرکت مثبت از طرف غرب نیاز دارد. پیشنهاد دادم شاید وقتی توافق سوخت به نتیجه برسد، امریکاییها بتوانند لوازم یدکی ناوگان سالخورده هواپیمای کشوری ایران را تأمین کنند. وی گفت: «لوازم یدکی چندان اهمیت ندارد. لازم است پنجاه سال دشمنی را کنار بگذاریم».
***
به گزارش 24، در ادامه این بخش از خاطرات که با عنوان «عصر فریب» و در سال 92 در ایران نیز ترجمه و منتشر شده است، آمده: ما به بنبست رسیده بودیم. با صالحی تماس گرفتم که در کمال تعجب من گفت آنها در صورتی همه هزار و دویست کیلوگرم (اورانیوم غنی شده) را تحویل خواهند داد که به جای روسیه یا فرانسه، ایالات متحده همتای آنها در توافقنامه باشد. این یک ضربه زیرکانه بود.
با نادیده گرفتن کشورهای ثالث، ایرانیها در را برای هدایت گفتوگوی دوجانبه با امریکاییها باز کردند. این همان چیزی بود که به گفته احمدینژاد، ایران تمام مدت خواستار آن بود. به علاوه یک پیام اعتماد و اطمینان نیز در دو جهت فرستاده خواهد شد، از تهران به واشنگتن و بالعکس.