کارکردهای رسانهها در عصر امروز نیازمند یک بازآفرینی و بازخوانی مجدد است.
رسانههای ما متاثر از تکنولوژی و توسعه یافتگی، تنوع و ساده شدن و دردسترس شدنشان، در عین پیچیدگیشان، امروز کارکردهای خود را از دست داده است.
در این میان عوامل مختلفی نقش دارند که مهمترین آنها عبارتند از نگاه خودفعالان رسانه به ابزار رسانه و خود رسانه، نگاه و در کنار آن ذائقه مخاطب به ابزار و خود رسانه، تنوع و ساده شدن دسترسی به اطلاعات و اخبار و اشباع نیاز جامعه به آن و آخر هم نگاه و مطالبه مسئولان از رسانه و نقشی که آنها برای رسانه تعریف میکنند و برای آن قائلند و با تمام ابزارهایی که در اختیار دارند بدنبال هدایت رسانه در کانال تبیین شده خود هستند.
به نظر میرسد در این میدان کارزار تعریف شده و ترسیم شده از بازار رسانه ای، فعالان خیلی امکان، توان و انگیزه برای تغییر و مقابله ندارند و بیشتر سعی میکنند یک نوع تاب آوری و همزیستی مسالمت آمیز با این وضعیت موجود بوجود آورند و ب خی هم در این وسط منافعی برای خود ترسیم کنند و معتقدند آنها را بس است.
نتیجه اش میشود اینکه دیگر مطالبه گری، اصلاح، توجه به اصول و تلاش برای تعالی فرهنگی جامعه و به معنی واقعی کلمه، کارکردهای واقعی رسانه کم کم از جامعه رسانهای و تبع آن در جامعه انسانی رنگ میبازد و جه بسا تاثیر منفی هم بر جامعه بگذارد.
ولی در این میان این مدیران و صاحبان رسانه یعنی تصمیم سازان و تصمیم گیران هستند که میتوانند و باید برای تغییر وضعیت موجود و جلوگیری از یک نوع بی تفاوتی رسانه نسبت به موضوعات مهم جامعه پیرامونی خود و تاثیر گذاری بر جریانات جاری حرکت کنند.
ایشان میتوانند با ایجاد یک ارتباط منطقی بین عوامل مهم تاثیر گذار ذکرشده در بالا، کارکردی نوین با نقش آفرینی تاثیر گذار رسانه در جامعه تعریف و اجرایی کنند که امری حیاتی بحساب میآید.
این گونه است که میتوان از استقلال و توسعه یافتگی و حرفه گری رسانه پاسداری کرد و از انفعال خنثی سازی و دنباله روی غیر منطقی رسانهها از عوامل خارجی تاثیر گذار بر فضای رسانه جلوگیری کرد.