مرگ زوج جوان سرابله ای زنگ خطری است که اگر کنترل نشود به باور ما به بطن جامعه سرایت کرده و روز به روز هزینه اجتماعی آن بیشتر می شود. دسترسی آسان به قرص هایی که این چنین کانون خانواده ای را از هم می پاشد و غم و اندوه را به ارمغان می آورد باید از طریق مراجع ذیصلاح کنترل و پیگیری شوند.
کد خبر: ۶۵۱۸۲۴
تاریخ انتشار: ۱۴ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۳ 05 September 2018

تابناک ایلام، نصرت اله احمدی فرد:: در قرن بیست و یکم جامعه شناسان و رفتارشناسان اجتماعی معتقدند که خودکشی هنگامی رخ می دهد که فرد از دایره نظارت اجتماعی خارج شود.

این نظارت به معنای تحت نظر بودن نیست، بلکه احساسی است که فرد در جریان اجتماعی شدن به دست می آورد و آن حس مهم بودن وتحت توجه بودن از طرف جامعه است. عده‌ای می‌گویند شرایط ایران از نظر خودکشی بحرانی است، و من اعتقاد دارم در ایلام بحرانی تر شده است. فهرستی که این روزها مدام به انتهایش اسم اضافه می‌شود، انگار ایلام را با بحرانی جدی مواجه کرده است.

ناامیدی کلید واژه این خودکشی های سریالی است و فرقی هم ندارد که این ناامیدی از دل اجتماع بجوشد یا از دل خانواده!! متاسفانه شواهد نشان می دهد که سن خودکشی کاهش پیدا کرده و به سن نوجوانی و در چند مورد هم به سن کودکی تنزل یافته است. آنچه در این خودکشی دردناک مد نظر نگارنده است؛ میزان بالای ناامیدی و درماندگی است که منجر به انجام یک عمل آنی و بازی با جان شیرین است.

این که یک فرد بخواهد با مایه گذاشتن از جان خویش سعی در نشان دادن درد درونی خود داشته باشد، بی نهایت دردناک است. خودکشی می تواند نوعی رفتار باشد که می خواهد از این طریق به دیگران بفهماند که دیگر تحملش تمام شده است و یا به وسیله خودکشی می خواهد خشم و عصبانیت خود را نشان دهد. نکته مهم این که فردی که خودکشی می کند هیچ گونه انگیزه یا نیازی برای زیستن و زندگی کردن ندارد زیرا این انگیزه از او گرفته شده است.
جامعه شناسان بر این عقیده اند که خودکشی پدیده ای است ناشی از فشارهای اجتماعی که بر روی بعضی ازافراد جامعه اِعمال می گردد و در نتیجه ، این قبیل افراد قربانیان جامعه اند. از سوی دیگر این حقیقت وجود دارد که رضایت از زندگی باعث قوی شدن انگیزه ادامه حیات و لذت بردن از زندگی می گردد ؛ در غیر این صورت میل به خودکشی شدت می یابد.

مرگ زوج جوان سرابله ای زنگ خطری است که اگر کنترل نشود به باور ما به بطن جامعه سرایت کرده و روز به روز هزینه اجتماعی آن بیشتر می شود. دسترسی آسان به قرص هایی که این چنین کانون خانواده ای را از هم می پاشد و غم و اندوه را به ارمغان می آورد باید از طریق مراجع ذیصلاح کنترل و پیگیری شوند.

امروز را می توان به لحاظ اجتماعی روزی سیاه نامید، زیرا مردمانی که سالها با هزاران امید و آرزو پای به پای مسئولان در صحنه حاضر بوده اند، به راحتی فراموش می شوند! روی سخنم با دست اندرکاران اجتماعی و سیاسی و اقتصادی است. آیا این آن مدینه فاضله ای بود که برایمان ساختید؟ آیا این انقلاب را ساختند و پرداختیم تا این گونه بدور از نشاط و با استیصال سر بر خاک ابدیت بسپاریم؟

بسیار مسئولند کسانی که با مدیریت قارچی و رانتی بر مصادر این کشور نشسته اند و با خراب کردن دنیای مردم بفکر آباد کردن جیب خود هستند؟ شرم باد بر کسانی که بدون توجه به ملت مظلوم در فکر آسایش و امنیت خود و خاندان خویشند؟ جواب نگاه های منتظر دو نوگل شکفته را چه کسی قرار است بدهد؟ این است مسلمانی ما که آسیاب سیاست و اقتصاد را جوری بچرخانیم که اقشار ضعیف زیر وزنه سنگین بی کفایتی آقایان خرد و خاکستر شوند؟ چرا بودجه نهادهای حمایتی و مددکاری را آنچنان منفی کرده اند که توانی برای حمایت نیست؟ این گونه میخواهیم منادی حقوق شهروندی باشیم؟

سخن زیاد و درد در سویدای وجودم می پیچد، کلامم قاصر از بیان درد و رنج فقدان پدر و مادری است که بجای شنیدن صدای خنده آنها و فرزندان شان اکنون نظاره گر شیون و ناله محزون بازماندگانشان هستم!! من نگاه نگرانم را به آن مسئولان بی دردی که حتی از این مصیبت خبر ندارند، وام می دهم تا شاید برای لمحه و لحظه ای بخود بیایند که بازی با سرنوشت مردم عاقبت خوبی ندارد. پایان بخش نوشته ام در این اوضاع سخت اقتصادی و جیب خالی مردم و ذوق محزون اجتماع دو بیت از بوستان سعدی است:بیا تا برآریم دستی ز دل که نتوان برآورد فردا ز گل به فصل خزان درنبینی درخت که بی برگ ماند ز سرمای سخت/م

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار