اوژن فلاندن، معمار، سیاستمدار و خاورشناس فرانسوی در بخشی از سفرنامه خود به ایران، جزئیات تهرانِ عصر محمدشاه قاجار را توصیف کرده است.
کد خبر: ۷۵۸۵۶۷
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۸ - ۱۷:۴۴ 01 July 2019

اوژن فلاندن، معمار، سیاستمدار و خاورشناس فرانسوی در بخشی از سفرنامه خود به ایران، جزئیات تهرانِ عصر محمدشاه قاجار را توصیف کرده است.

به گزارش «انتخاب»؛ وی نوشته است:

وسعت تهران کم و بیش از چهار پنج کیلومتر محیط ندارد. حصار شهر مانند سایر شهرها بروجی است که به دورشان خندق حفر کرده‌اند. شش دروازه دارد که از کاشی‌های با الوان مختلف تزیین شده‌اند. بعضی از این دروازه‌ها نوعی قلعه کوچک دارد که دورش خندقی کنده و به یکصد متر جلوی دیوارهای حصار قرار دارند، همه رو به خرابی رفته و هیچ یک نمی‌تواند در مقابل حملات شدید مقاومت کند.

اهمیت این شهر به اندازه تبریز و اصفهان نیست. در خارج شهر... دهکده دیده نمی‌شود، کلیه جمعیتش که داخل چهاردیوار است یکصد هزار می‌باشد. در اولین وهله منظره‌اش جز دویاری طولانی از آجرهای زردرنگ که از رویش چند گنبد مسجد و کلاه‌فرنگی‌های قصر شاه مشاهده می‌شود چیز دیگری ندارد.

شش هفت مسجد، سه چهار مدرسه، حمام و قریب یکصد کاروانسرا دارد که هیچ‌یک قابل توجه نیستند. بازارها بدهیات و کثیف و ساختمان‌های‌شان بسیار بد است.

برای پایتخت بودن صلاحیت ندارد و تنها پادشاهان قاجاریه آن را پایتخت قرار داده‌اند، آن هم تنها بدین منظور که با شاهان صفوی رقابت کرده باشند اما هنوز پایتخت حقیقی ایران اصفهان است که ابنیه نفیس دارد. اهمیت تهران به واسطه پایتخت بودن و اقامت سفرا و امرای بزرگ دولت است.

تنها قسمت قابل توجه شهر ارگ است که در مرکز شهر قرار گرفته و از سایر محال به واسطه دیواری مستحکم و خندق‌هایی که هریک بر رویش پلی دستی زده شده جدا می‌گردد. در این محل است که شاه قصری ساخته و خود و اقوام نزدیک و امرای بزرگ درباری و مستحفظینش زندگانی می‌نمایند.

درب عمده ارگ به سمت جنوب ، در وسط تهران و به دم بازارها می‌باشد. پس از طی خندقی به دالانی دراز و تاریک می‌رسند که محل سربازان و قلیانچی‌هاست. از این‌جا به میدان شاه می‌رسند. دور میدان دیواری با برج‌های چند است که محل توپ‌ها یا اتاق‌های استراحت سربازان است.

در وسط این میدان یک مهتابی است که از سطح زمین یک متر ارتفاع دارد. در رویش توپی قرار داده‌اند که علت گذاشتن آن معلوم نیست. روزی مردی را دیدم که در زیر پایه شکسته آن نشسته گدایی می‌کند. به من گفتند این شخص آدم کشته و بست نشسته چه مقصری که بدین‌جا آید مصون است.

بست دیگری هم در مسجد شاه است. در میدان شاه چند قطعه توپ دیگر از کار افتاده نیز دیده می‌شود که در کنار درب‌های قصر قرار دارند بعضی فاقد چرخ، پایه و چنین به نظر می‌آید که علایمی معین از قصر شاه‌اند و از نزدیک شدن به قصر دفاع می‌نمایند...

منبع: سفرنامه اوژن فلاندن به ایران، ترجمه حسین نورصادقی، تهران: انتشارات اشراقی، چاپ سوم؛ ۱۳۵۶، صص ۱۱۵ و ۱۱۶.

 
 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار