عصر روز گذشته (جمعه 20 شهریور) به پاس تلاشهای تهرانشناسی «عبدالله انوار» و تهرانگردیهای «احمد مسجد جامعی»، فرهنگسرای عطار در باغ موزهی هنرهای ایرانی مراسم «عصر کتاب طهران» را برگزار کرد تا تقدیری باشد از این دو چهره تلاشگر.
این مراسم پاسداشت با حضور چهرههای برجستهی فرهنگی همراه بود که البته به نظر میرسید بیشتر احمد مسجد جامعی را میشناسند تا عبدالله انوار را؛ اما نامِ آشنای «عبدالله انوار» به خاطر پژوهشها و ویژگیهایی که برای شناخت تهران به کار بسته حاضران در جمع را با «انوار» نیز آشناتر کرد.
* انوار، «ذوالفنونِ» سرزمین ایران
رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم ایران در این مراسم «عبدالله انوار» را مظهر فرهنگ دانست و گفت: او 60 سال گوشه کتابخانه را انتخاب کرد و عمرش را به پژوهش و تحقیق گذراند. شما به او «فرهیخته» میگویید و من به او «بافرهنگ» میگویم؛ او مظهر فرهنگ است. در واقع بزرگی انوار در این است که با کتاب زندگی کرده است.
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به نوشتههای عبدالله انوار در شرح زندگی خودش گفت: او در دانشکده حقوق درس خوانده، اما به خواستهی پدرش به دنبال علم حقیقی یعنی ریاضی رفت. بعد از آن بود که امروز او را یک تهرانشناس میدانیم.
او فرهنگ را همین روابط، مناسبات و اعتبارات دانست و افزود: با فرهنگ همیشه رسم، شیوه خاص و زندگی را میتوان دنبال کرد. میگویند یک نفر «با فرهنگ» است، اما کسانی نیز هستند که فرهنگ با آنها شناخته میشود، فرهنگ یک عادت نیست.
وی افزود: فرهنگسازی غلط نیست، آداب را یاد میدهد. فرهنگ قلب، باطن و بنیادی دارد که کسانی که او را مییابند، متفکراند. کسانی نیز هستند که پاسدار و نگهبان فرهنگاند و فرهنگ را میتوان در آنها دید. اینطور نیست که مصلحت را تشخیص بدهد و به کتاب روی بیاورند. نمیتوان به کسی یاد داد و تعلیم کرد که همواره انیس و مونس کتاب باشد.
داوری اردکانی همچنین با اشاره به اقداماتی که «احمد مسجدجامعی» برای پاسداشت فرهنگ در سطح کشور انجام داده گفت: او آنقدر متواضع است که نمیتوان درباره وی چیزی گفت. او پیشبین و آیندهنگر است. در دوره معاونتاش در وزارت ارشاد و زمانی که وزیر ارشاد بود برای سینما و به ویژه برای کتاب کارهای بزرگی انجام داد.
وی همچنین با اشاره به وجود اختلافات زیادی که در عبدالله انوار و احمدمسجدجامعی وجود دارد، گفت: وجوه مشترکی نیز در آنها وجود دارد. آنها هر دو فرهیخته و مظهر فرهنگاند.
* باید راز مسجدجامعی را کشف کرد
مهدی محسنیانراد، استاد علوم ارتباطات و جامعهشناس ایرانی نیز عبدالله انوار را از جمله کسانی دانست که همیشه در خدمت کتاب است و گفت: در شرایطی که نسل جدید حوصله خواندن متنهای بلند را ندارد، باید قدر چنین افرادی را بدانیم.
او که در دو نوبت در سالهای 1375 و 1377 به عنوان پژوهشگر نمونه سال کشور انتخاب شده، با اشاره به تلاشهای احمد مسجدجامعی در شناخت تهران در برنامههای تهرانگردیاش اظهار کرد: 35 سال است که یک رسم بیرونی را در مقامات ایرانی میبینم. همه سعی میکنند از خود یک خشوع نشان دهند، اما وقتی پرده مقابلشان را کنار میزنیم در آنها فقط غرور میبینیم، اما کمتر مواقعی در احمد مسجدجامعی این غرور را دیدهام.
وی با بیان این نکته که فکر میکنم رازی در احمد مسجدجامعی وجود دارد که باید فاش شود، گفت: در 35 سال گذشته سرنوشت برخی افرادی که در رأس حکومت بودند را دیدیم، اما احمد مسجدجامعی که وزیر دولت اصلاحات بود باید رازش فاش شود که چطور به عنوان وزیر دولتی که رئیس جمهورش ممنوعالتصویر است، اقدامات فرهنگی زیادی میتواند انجام دهد. حضورش در شورای شهر و احیای تهرانگردی از جملهی این اقدامات است.
محسنیانراد «افتادگی غیرمکّارانه» را از جمله دلایل این اتفاق در مسجدجامعی دانست و گفت: نمیدانم آقای مسجدجامعی چقدر راضی است که با شهرداری و شورای شهر تهران اتصال دارد. او تهرانگردی را به شغلش تزریق کرد.
* اصیلترین انسانی که در تهران زندگی میکند
حجتالاسلام محمود دعایی، سرپرست موسسه اطلاعات نیز در سخنانی اظهار کرد: احمد مسجدجامعی انسانی فرهیخته است که در نخستین عرصهی حضورش در حوزهی فرهنگ در زمان وزارت آقای ناطق نوری در وزارت کشور، به وزارتخانهی او بها داد و باعث زینت و فخر وزارتخانهاش شد. پس از آن بود که در مناسبات و فعالیتهای بعدی دعوت شد. بهترین معاونتی بود که وزیر را یاری میکرد و بهترین وزیری بود که باعث افتخار رئیساش شد.
او در ادامه به تهرانگردیهای مسجدجامعی اشاره کرد و گفت: گاه در محلههایی که او میرود شخصیتهای گمنامی هستند که او خودش را کوچک میکند تا آن اشخاص را بزرگ جلوه دهد. مسجدجامعی اصیلترین عنصر انسانی است که به شایستگی در حال زندگی کردن در تهران است.
* راویان تهران
سیداحمد محیط طباطبایی، پژوهشگر تهران قدیم و قائم مقام ایکوم ایران نیز از جمله کسانی بود که در مراسم تقدیر از عبدالله انوار و احمد مسجدجامعی صحبت کرد.
او با اشارهای کوتاه به چگونگی شکل گرفتن تهران و پایتخت شدن این شهر، این دو تهرانشناس را راویان تهران دانست و گفت: آنها مانند دکتر حسین کریمان به جنبه علمی تهران پرداختهاند.
وی مسجدجامعی را نماینده معرفت و جایگاهی دانست که در سطح شهر فعالیت میکند و افزود: یکی از روشهای خوب مسجدجامعی این است که به راحتی میتوان تأثیرگذاری حضورش را در رفتارهای دیگران به خوبی مشاهده کرد.
* مسجدجامعی، دغدغههای فرهنگ را میشناسد
ساعد باقری نیز با خواندن چند بیت شعر دربارهی احمد مسجدجامعی گفت: کدام چهره فرهنگی است این تجربه را نداشته باشد که با مسئولی دربارهی دغدغههای فرهنگی حرف بزند و پس از پایان صحبتهایش به دلیل فرسنگها فاصله با او از طرح مسئله پشیمان نشود؟
این شاعر ادامه داد: هرکس با احمد مسجدجامعی در ارتباط بوده، متوجه شده است که او دغدغههای فرهنگی را به درستی درک میکند و در بسیاری از اوقات پرسشها برایش تبیین شده است.
وی با اشاره به تلاشهایی که مسجدجامعی برای جلوگیری از تعطیلی انجمن شاعران ایران انجام داده است، گفت: این انجمن بارها تا مرز تعطیلی پیش رفت. اگر این مرد نبود، قطعا آن تاکنون تعطیل شده بود. امیدوارم در چنین مجالسی بتوانیم این حساسیتها را بار دیگر مطرح کنیم.
* هیچکس مسجد جامعی را «هو» نمیکند
سهیل محمودی، شاعر نیز در که در مراسم «عصر کتاب تهران» حضور داشت، اظهار کرد: مسوولانی را در دانشگاهمان داشتیم که پس از برکناری از سمتهایشان نه تنها کار دیگری به آنها واگذار نشد، بلکه هرگاه به دانشگاه بازمیگشتند توسط دیگر افراد «هو» شدند، اما عکس ماجرا افراد قلیلی نیز وجود دارند که اثر گذارند. آنها کماند، اما زمانی که از مسوولیتشان کنار میروند اصحاب فرهنگ و هنر به آنها عشق میورزند.
این نویسنده ادامه داد: در جمعهای هنری، حضور یک مسوول معمولا با طعنه و کنایه همراه است، مگر اینکه آن شخص خدمت کرده باشد. در اوج هشت سال گذشته که میخواستند تاریخ و هنر را نابود کنند در مراسم تشییع حمید سمندریان یک نفر از آن افراد جرأت آمدن نداشت، اما علی مرادخانی و احمد مسجدجامعی که به چشم اهالی هنر، اهل فرهنگ و هنر بودند حضورشان مغتنم بود. همانطور که آقای انوار اجازه میدهد دانشجویانش به او نزدیک باشند.
* «عبدالله انوار» از زبان «انوار»
به گزارش خبرنگار ایسنا، عبدالله انوار که از ابتدای مراسم بزرگداشتاش روی سن حضور داشت، نخست دربارهی اینکه چرا به تهرانشناس معروف شده است، صحبت کرد.
او گفت: در حدود 55 سال پیش انجمن آثار ملی دو کتاب «میرزا مهدیخان استرآبادی» را چاپ کرد که درباره نادرشاه بود. لغتنامهی دهخدا، کار بررسی کتاب جهانگشا را به عهده من گذاشت تا نقاطی که نادرشاه در آنها کاری انجام داده بود را مشخص کنم. کار بسیار سختی بود، اما سرانجام موفق شدم آن را انجام دهم، کاری که دولت افغانستان اعلام کرد نتوانسته بود برخی از نقاط آن را مشخص کند.
این تهرانشناس افزود: با پایان یافتن آن اتفاق، مدتها این فکر در ذهن من بود که چون تهران در حال بزرگ شدن است و در حال گرفتن مرض سرطانی است که آن را بالاخره روزی میکشد، تصمیم گرفتم قبل از اینکه این شهر به پایان برسد، نقاط گذشته آن را مشخص کنم.
انوار افزود: به همین دلیل روزی 30 کیلومتر در تهران راه میرفتم و نقاط مختلف را بررسی میکردم. از ضلع شرقی خیابان لالهزار که حدود 150 سال پیش جلوهی تهران بود تا ضلع غربی خیابان قوامالسلطنه یا 30 تیر امروزی را به پایان بردم، اما متأسفانه آن کتاب توقیف شد.
* «عبدالله انوار» نماد تهران است
احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت هشتم نیز زمانیکه پشت تریبون قرار گرفت، گفت: شب گذشته به من گفتند فقط برای تهرانگردیها قرار است از من تقدیر کنند، نگفته بودند قرار است این مراسم در این حد بزرگ باشد.
او سپس با بیان این نکته که حس فرهنگ قدیم در تهران امروز گم شده است، اظهار کرد: در حالی روح فرهنگی در تهران فراموش شده که استاد انوار برای پیدا کردن یک اثر کیلومترها تهران را وجب به وجب دیده است. اما این اقدام امروز دغدغهی علمی ما نیست.
وی با اشاره به اینکه چند سال پیش رشتهی کتابداری در سطح دانشگاهها حذف شد، گفت: در آن زمان همه مجامع دنیا نسخ شرقیها که بیشتر آنها متعلق به ایران بود را در دست مطالعه و بررسی داشتند، اما وضعیت ما تا اینجا پیش رفت که اسم دانشگاه «تربیت معلم» را چون معتقد بودند نام معلم در شأن دانشگاه نیست برداشتند و نام یکی از معلمان را روی آن گذاشتند. با این اقدامات سختکوشیهای گذشته از بین میرود.
این عضو شورای شهر تهران تأکید کرد: تلاشم این بود که در جسم تهران، جان تهرانی بدمَم، چون معتقدم این شهر یک روح دارد که باید به آن پرداخت که نماد و نمونه آن استاد «عبدالله انوار» است.
او با تأکید بر اینکه علم و دانایی براساس فرهنگ رشد میکند، به بیان یکی از خاطراتش در تهرانگردیها پرداخت و گفت: حول محور افرادی که از گذشته باقی ماندهاند و برای تهران ماندن تلاش میکنند، کسانی هستند که داناییها، دلسوزیها و خردمندیهای شهر را در ذهنشان دارند، اما امروز وضعیت آنها نیز نامناسب است.
مسجد جامعی تأکید کرد: امروز ما به این افراد بیش از ساخت و سازها نیاز داریم به چیزی که لطف و مهربانی را در جان ما بسط میدهد. در هر برههای از زمان، یک چیز در تهران در اولویت بوده است. یک زمان اولویت با بنا بوده، یک دوره با ماشین و یک بار با ساختمانهای بلند و زمانی هم با خیابانها، پلها و بناهایی که به زیبایی دیده میشوند. اما امروز متاسفانه اولویت با این ساختوسازهای ناهمگون است.
در مراسم روز گذشتهی «عصر کتاب تهران» که افرادی مانند مهدی حجت، حسامالدین سراج، مجید انتظامی، حسن نمکدوست، سیدمحمد بهشتی، لوریس چکناواریان، حورا صدر فرزند امام موسی صدر حضور داشتند دو کتاب «سلسبیل» نوشته معصومه جوادی نسب و «طهران قدیم» رونمایی شد.