به گزارش تابناک یزد،یزد استانی خشک است که منابع آبی کافی برای
پاسخگویی به نیاز جمعیت یک میلیونی خود را در اختیار ندارد. به همین دلیل
مجبور شدهایم برای تأمین آب آشامیدنی به راههای دیگری از جمله انتقال آب
از استانهای دیگر بیندیشیم. برداشت بیش از اندازه آب از سفرههای زیرزمینی
میتواند استان را با چالشهای بزرگ زیستمحیطی روبهرو کند. به همین دلیل
طی 2 سال گذشته حجم برداشت آب از سفرههای زیرزمینی حدود 10 میلیون متر
مکعب در سال کاهش پیدا کرده که اقدامی قابل ستایش است. پرسش این است که آیا
در این فضا تولید سیمان، به عنوان یکی از بزرگترین مصرف کنندگان آب در
جهان، امری معقول است؟ باید توجه داشت که آب مورد نیاز کارخانه سیمان باید
از نظر میکروبی املاح و مقدار اسیدیته در بازهای استاندارد باشد وگرنه به
تأسیسات کارخانه آسیب میزند. پس چرا با وجود کمی آب در استان یزد تولید
سیمان متوقف نمیشود؟ این پرسش باعث شد که برخی فعالان و دلسوزان محیطزیست
به تولید سیمان در استان یزد بدگمان شوند. نگرانی آنها جای تقدیر دارد.
اما گاهی مسائل مطرح شده از سوی برخی پشتوانه علمی ندارد. در اینجا به
تشریح وضعیت سیمان و ارتباط آن با آینده محیطزیست استان یزد میپردازیم.
مصرف آب کارخانه سیمان
تولید سیمان در استان روزانه 4 هزار تن است. این میزان تولید بسته به سطح
فناوری معادل مصرف روزانه 2 تا 4 هزار متر مکعب آب خواهد بود. اگر کارخانه
سیمان 26 روز در ماه کار کند، به 100 هزار متر مکعب آب در ماه نیاز خواهد
داشت. این رقم حدود یک درصد مصرف آب تمام استان را تشکیل میدهد که
میتواند آب مورد نیاز برای 10 هزار نفر در ماه را تأمین کند. این موضوع
باعث نگرانی بسیاری از مردم شده است؛ چرا که نیم میلیون نفر در شهر یزد با
مشکل کم آبی مواجه هستند. افزایش جمعیت و شدت گرفتن خشکسالی این نگرانیها
را تشدید کرده است.
تولید یا واردات
پرسش این است که با وجود بحران آب چرا باید تولید سیمان در استان یزد ادامه
پیدا کند؟ موضوع این است که مسائل زیستمحیطی را تنها نمیشود با یک
فاکتور بررسی کرد. در واقع همین مردم هستند که برای ساختوساز، زیر
ساختهای شهری و دریافت خدمات اجتماعی به سیمان نیاز دارند و نمیشود نیاز
آنها به مصالح ساختمانی را نادیده گرفت. اولین اتفاقی که با توقف تولید
سیمان در استان رخ خواهد داد افزایش بهای مسکن به شکل خرید و یا اجاره
خواهد بود که نارضایتی مردم را به همراه خواهد داشت. توقف تولید حتی به نفع
محیطزیست هم نیست. اگر قرار باشد سیمان مورد نیاز یزد از نائین تأمین
شود، لازم است مسیری 160 کیلومتری با 200 تریلی در روز پیموده شود. این
تعداد تریلی به طور روزانه 24 هزار لیتر گازوئیل مصرف خواهند کرد. همچنین
هزینه بار این تریلیها به طور ماهیانه بیش از 40 میلیارد ریال خواهد شد.
فرسوده بودن ناوگان حمل و نقل کشور حجم زیادی از آلایندههای زیستمحیطی را
خواهند افزود. این حجم آلاینده میتواند سبب خشکسالی و گرمتر شدن استان
شود. عبور و مرور ماهیانه 6 هزار تریلی در محورهای استان خود سبب ناامنتر
شدن راههای ارتباطی خواهد شد. در واقع از نظر زیستمحیطی، بهتر است سیمان
در محلی که به آن نیاز است تولید شود و انتقال جادهای آن نه صرفه اقتصادی و
نه توجیه زیستمحیطی دارد.
مدیریت معقول منابع آب
معنای این حرف آن نیست که حجم مصرفی آب کارخانه سیمان معقول است و نباید
نسبت به آن اعتراضی داشت. در واقع روشهای نوین زیادی وجود دارد که آب مورد
نیاز تولید سیمان را به شکل قابل توجهی کاهش میدهد. به عنوان مثال میشود
به بازیافت آب مصرفی کارخانه، استفاده چند باره، تقطیر و استفاده از آب
تبخیر شده در کارخانه اشاره کرد. همچنین فرایند تولید اگر بهینه باشد،
میزان مصرف آب کارخانه به شکل قابل توجهی کاهش مییابد. سرریز و هدر رفتن
آب و نیز عدم استفاده دقیق با رویکرد قطرهای از مشکلاتی است که حجم مصرفی
آب کارخانههای سیمان را به شدت افزایش داده است. لازم است با نگاهی
مسئولانه و دلسوزانه جلوی این اسرافها گرفته شود.
بزرگترین مشکل کارخانه سیمان
به دلیل قرار گرفتن استان یزد در منطقهای خشک بیشتر توجهات زیستمحیطی به
سمت مساله آب معطوف بوده است. در این بین انگار هیچ کس نگران گازهای
گلخانهای تولید شده در کارخانه سیمان نیست. تولید هر تن سیمان معادل آزاد
شدن یک تن گاز گلخانهای در جو است. کارخانههای سیمان استان یزد به طور
روزانه 4هزار تن گاز دیاکسید کربن به هوا میفرستند. این گازها میتوانند
آینده اقلیم استان را به طور جدی تهدید کنند. این گاز به 2 دلیل تولید
میشود: اول به دلیل مصرف سوخت فسیلی نظیر گاز طبیعی در کارخانه و دوم به
دلیل فرایند شیمیایی شکستن مولکولهای کلسیم کربنات در فرایند تولید سیمان.
70 درصد دیاکسید کربن تولید شده در کارخانه سیمان به دلیل فرایند شیمیایی
است. جالب این است که در سالهای اخیر گازسوز کردن کارخانه سیمان فرایندی
سبز تلقی شده است. نمیدانم اولین بار چه کسی به ذهنش رسید که سوزاندن گاز،
سبز است. در اروپا بیشتر کارخانههای سیمان (مانند بسیاری از کارخانههای
دیگر) به سمت استفاده از انرژی خورشیدی رفتهاند. در استان یزد تقریباً در
تمامی ایام سال آفتاب وجود دارد. استفاده از انرژی خورشیدی میتواند تولید
دیاکسید کربن کارخانه را تا 30 درصد کاهش بدهد.
دیاکسید کربن؛ فرصت یا تهدید
حجم دیاکسیدکربن تولید شده در کارخانه سیمان یا در اگزوز تریلیهای انتقال
دهنده تقریباً برابر خواهد بود. اما تنها آلایندهای که کارخانه سیمان
تولید میکند همین دیاکسیدکربن است. مزیت اصلی کارخانه نسبت به تریلی،
مجتمع بودن تمامی حجم تولید است. گاز تولید شده در کارخانه قابل جمعآوری
است. اما در مورد تریلی در حرکت تقریباً هیچ کاری نمیشود کرد. روشهای
زیادی برای جمعآوری دیاکسید کربن وجود دارد. از دیاکسیدکربن جمع شده
میشود محصولاتی تولید کرد که قابل فروش هستند تا علاوه بر جلوگیری از
آلوده کردن محیطزیست سود کارخانه را بیشتر کرد.
تولید انرژی مجانی
یکی از روشهای بسیار جذاب استفاده از گاز دیاکسید کربن برای کشت جلبک
است. جلبک تنها با استفاده از نور خورشید و دیاکسید کربن رشد میکند و در
مقابل اکسیژن پس میدهد. حجم جلبکهای تولید شده در هر روز دو برابر
میشود. از این جلبکها روغنی گرفته میشود که به عنوان سوخت کارخانه مورد
استفاده قرار میگیرد. سرعت رشد این جلبکها به قدری است که پس از مدتی
کوتاه، بسیار بیشتر از نیاز کارخانه جلبک در اختیار است. اگر تولید جلبک از
یک کیلوگرم آغاز شود، در یک ماه وزن جلبکها میتواند به یک میلیون تن
برسد که بسیار بیشتر از ظرفیت تولید جلبک کارخانه خواهد بود. این حجم اضافه
به عنوان خوراک دامی به فروش میرسد. هر روز حجم مخزن جلبک نصف میشود و
روز بعد مخزن به صورت رایگان دوباره پر خواهد بود! این داستان که به
داستانهای علمی - تخیلی شباهت دارد، در حال حاضر در اروپا انجام میشود.
یکی دیگر از کاربردهای گاز خروجی کارخانه تولید سوخت و پلاستیک است.
سیمان مرغوبتر، مصرف کمتر
هرگز نمیتوانیم مصرفکنندگان (یعنی خود شما) را مجبور کنیم که خانه
نسازید، از جاده و راه استفاده نکنید و یا عزیزانتان را به بیمارستانهای
چادری ببرید. ساخت تمامی این موارد به سیمان نیاز دارد. مساله این است که
طول عمر بناهای ساخته شده، نه تنها در استان یزد، بلکه در تمام ایران
شرمآور است. ما به خانههایی با عمر 20 سال میگوییم کلنگی. در حالی که یک
خانه دست کم باید 100 سال عمر کند. به نظر میرسد به همان اندازه که ما در
استفاده از خودروهای فرسوده بد هستیم، در عدم استفاده از خانههای قدیمی
نیز مشکل داریم. کیفیت پایین سیمان، و تکنولوژی پایین ساخت باعث میشود که
برای ساخت خانه دو برابر استاندارد سیمان مصرف کنیم و خیلی زود مجبور به
خراب کردن خانه و ساختن خانههایی «نو ساز» شویم.
لزوم اصلاح الگوی ساخت خانهها
با افتخار میگوییم ما جزو 10 کشور اول تولیدکننده سیمان در جهانیم. اما از
خود نمیپرسیم وضع ما در مصرف سیمان چطور است. هر قدر که فرایند تولید
اصلاح شود، تا زمانی که الگوی ساخت خانهها و مصرف سیمان را کنترل نکنیم،
نمیتوانیم به اقتصادی پویا با محیطزیستی سالم دست پیدا کنیم.
نه سیمان به خودی خود مادهای بد است و نه تولید آن در محل کار ناشایستی
است. ما از اولاد مهندسانی هستیم که برج عالی ابرکوه را ساختهاند. برجی که
بعد از هزار سال بدون حتی یک ترک هنوز سر پا ایستاده است. چطور ممکن است
که نتوانیم خانههایی با عمر 100 سال یا بیشتر بسازیم؟